24. ثم القسم بالسّویة و العدل فی الرعیّة: ولّى بيت مال المدينة عمّار بن ياسر و ابا الهيثم بن التيّهان، فكتب: العربيّ و القرشيّ و الانصاري و العجميّ و كلّ من كان في الاسلام من قبائل العرب و اجناس العجم سواء، فاتاه سهل بن حنيف بمولىً له اسود، فقال: كم تعطي هذا؟ فقال له امير المؤمنين عليه السلام: كم اخذت انت؟ قال: ثلاثة دنانير، و كذلك اخذ الناس، قال: فاعطوا مولاه مثل ما اخذ ثلاثة دنانير.
فلمّا عرف الناس انـّه لا فضل لبعضهم على بعض الا بالتقوى عند الله، اتى طلحةٌ و الزبير عمّار بن ياسر و ابا الهيثم ابن التيّهان، فقالا: يا ابا اليقظان استاذن لنا على صاحبك، قال: و على صاحبي اذن، قد اخذ بيد اجيره و اخذ مكتله و مسحاته، و ذهب يعمل في نخلة في بئر الملك، و كانت بئر ينبع سمّيت بئر الملك، فاستخرجها علي بن ابي طالب عليه السلام و غرس عليها النخل، فهذا من عدله في الرعيّة و قسمه بالسويّة.
یعنی (یکی دیگر از صفات آن حضرت) عدالت با رعیّت و تقسیم کردن بین آنان به طور مساوی است،
امیرالمؤمنین علیه السلام عمّار یاسر و ابوالهیثم بن تیهان را متولی بیت المال مدینه قرار داد، نوشت: عربی و قریشی و انصاری و عجمی و هر کسی که از قبایل عرب و عجم که داخل در اسلام شدهاند مساوی میباشند، سهل بن حنیف نوکر سیاه خود را به حضور آن حضرت آورده عرض کرد، چند دینار به این میدهی؟ فرمود خودت چقدر گرفتهای؟ عرض کرد من و همه مردم سه دنیار گرفتهایم، حضرت فرمود به این هم سه دینار بدهید.
پس چون مسلمین فهمیدند هیچ کس تفضیل و برتری بر دیگری ندارد مگر به تقوی (که هر که تقوایش بیشتر است رتبهاش بالاتر میباشد)، طلحه و زبیر نزد عمار و ابوالهیثم آمده و گفتند برای ما اذن بگیرید که خدمت حضرت برسیم، در جواب ایشان گفتند: مگر به حضور او رسیدن اذن میخواهد که دست کارگر خود را گرفته و بیل و زنبیل را برداشته و به جانب چاه ملک رهسپار شدهاند.
و این همان چاه ینبع بوده که چاه ملک نامیده شده و خود امیرالمؤمنین علیه السلام آن را حفر کرده و درختهای خرما در آنجا کاشته بوده است. اینست عدالت با رعیت و تقسیم بالسویّه. [394]
بابویهی: آقای نصرتآبادی این صفت 24 با صفت 23 همدیگر را تأیید میکنند.