صفحه اصلی   ارتباط با ما

Top of Box
Login ورود کاربران
کلمه کاربری

رمز عبور


Bottom of Box
Top of Box
Statistics آمار بازدیدکنندگان کاربران آنلاین : 46
بازدید های امروز : 7,904
بازدید های دیروز : 15,448
کل بازدید ها : 45,648,531
بازدید از این صفحه : 7340
پر بازدید ترین روز : 1392/2/23
بیشترین بازدید : 41593
بیشترین کاربر آنلاین : 623
Bottom of Box
Top of Box
با قرار دادن لینـک و لـوگـوی ما در وب سـایت یا وبـلاگتان جـهت معرفی و تـشویق بـازدیـدکنندگان به بازدید از این سایت از اجـر معنوی آن بهره مند شوید
Logo of Monazere.ir
Bottom of Box

برنامه نویسی اختصاصی
هاست 50 مگابایت
یک دامنه ir
ریسپانسیو
قابلیت ارتقا


رأی و قیاس را بشناسید

نوبختی: آقای بابویهی من تحصیلاتی در علوم دینیّه نداشته‌ام و این موضوع «اجتهاد و تأوّل» هنوز برای من حلّ نشده و اشکال‌هایی در این‌جا برایم رُخ داده، از شما استدعا دارم اولاً به عرایض من توجه کنید، سپس مرا به این موضوع روشن کنید. اشکالات این جانب از این قرار است:

1. آیا این افرادی که داد اجتهاد می‌زنند به کدام قوانینی مراجعه می‌کنند و از آن‌ها رأیی به دست می‌آورند؟

2. این اجتهاد چه چیزیست که هر خطایی را به توسط آن اصلاح می‌نمایند، یعنی به محض آن‌که کسی به خلاف‌کار و یا بدعت گذاری ایراد کند، و در جوابش بگویند، او اجتهاد کرده، فوراً اعتراض کننده ساکت می‌شود و دست از گفتارش برمی‌دارد، هم‌چنان‌که در روایت بالا مشاهده نمودیم، هنگامی که عروه به زهری گفت: عایشه و عثمان اجتهاد کرده‌اند، او تسلیم شد و دست از اعتراضش برداشت.

3. آیا راستی اگر کسی درباره موضوعی از پیش خود اجتهاد کند و به رأی خودش عمل نماید، هر چند رأیش با خلاف شرع تطبیق کند، بایستی گفت که چون اجتهاد کرده است گناه‌کار محسوب نمی‌شود؟

بابویهی: آقای نوبختی مطالبی را که درباره اجتهاد به عرضتان رساندم، اگر در آن‌ها دقت می‌کردید، گرفتار این اشکال‌ها نمی‌شدید، لیکن چون اطلاعات دینی شما رسا نبوده است، نتوانستید مطلب را دریابید، اکنون من ناگزیرم که شرح بیش‌تری بدهم، و نخست اشکال اول را حلّ می‌کنم، و آن دو اشکال دیگر شما خودبه خود در این میان برطرف می‌گردد:

ـ در گفتارهای ذیل هر چه بیش‌تر دقت نمایید:

این افرادی که کوس اجتهادشان بلند است، و این نیروی اجتهاد و تأوّل را در هر کجا که بخواهند به کار می‌برند، دو مدرک برای خودشان تأسیس کرده‌اند، یکی به نام «رأی» و دیگر به نام «قیاس»

معنای رأی اینست: هر چیزی که به نظرشان مستحسن بود، و فکرشان آن را نیکو پندارد، به آن حکم می‌کنند، حاکم در این‌جا همان «رأی» می‌باشد، چنان‌که در حدیث بالا مشاهده نمودیدی که عایشه و عثمان نمازشان را در سفر تمام خواندند که این عمل ایشان از ناحیه «رأی» بوده است.

امّا معنای قیاس: هر موضوعی که حکمش نامعلوم باشد، آن را قیاس می‌کنند به موضوع دیگری که حکم آن معلوم است، و چنان‌چه این دو موضوع اندک شباهتی به یک‌دیگر داشته باشند، همان حکم معلوم را درباره این موضوع نیز جاری می‌نمایند، مثلاً: به عمر خبر دادند که «سمره» از تجار یهود شراب خریده و آن را تبدیل به سرکه کرده و فروخته است، عمر گفت: خدا بکُشد «سمره» را مگر نمی‌داند که پیغمبر(ص) فرموده: خدا لعنت کرده است یهود را، با آن‌که «پیه» بر آن‌ها حرام شده بوده است آن را می‌فروختند و پولش را می‌خوردند (در این‌جا) قیاس کرده عمر سرکه را به «پیه»  متن (99) گفتار عمر اینست: انّه قیل لعمر: ان سمرة اخذ من تجار الیهود الخمر فی العشور و خلّلها و باعها، فقال: قاتل الله سمرة اما علم النبی(ص) قال: لعن الله الیهود حرمت علیهم الشحوم فباعوها و اکلوا اثمانها فقاس عمر الخل علی الشحم و ان تحریمها تحریم لثمنها. [167]

شیخ محمد نصرت‌آبادی: آقای بابویهی ایا این گروه که داد اجتهاد می‌زنند، برای این دو مدرکی که خواطر نشان کردید، مجوّزی از شرع مطهّر دارند یا نه؟

بابویهی:‌ آقای نصرت‌آبادی آن‌چه من بررسی کردم و کتاب‌های فقهی و اصولی علماء اهل تسنّن را زیر و رُو نمودم، دلیلی از قرآن و سنت پیغمبر(ص) برای این عمل ایشان نیافتم و فهمیدم که جمیع این مبناها و بناها همه‌اش بی‌اساس و از پیش خود است.

بالاتر بگویم: آیات بسیاری از قرآن کریم و احادیثی را برخورد کردم که تمام آن‌ها، این گونه اعمال را جدّاً نهی می‌کنند، و عاملین آن‌ها را شدیداً تهدید به عذاب می‌نمایند، اینک قسمتی از آن‌ها را ذیلاً نقل می‌کنم:

 

[167]. اصول الفقه: تالیف شیخ محمد خُضری بک مفتش وزارت معارف در جامعه مصریّه صفحه 343.