صفحه اصلی   ارتباط با ما

Top of Box
Login ورود کاربران
کلمه کاربری

رمز عبور


Bottom of Box
Top of Box
Statistics آمار بازدیدکنندگان کاربران آنلاین : 26
بازدید های امروز : 4,943
بازدید های دیروز : 14,073
کل بازدید ها : 45,413,159
بازدید از این صفحه : 6281
پر بازدید ترین روز : 1392/2/23
بیشترین بازدید : 41593
بیشترین کاربر آنلاین : 623
Bottom of Box
Top of Box
با قرار دادن لینـک و لـوگـوی ما در وب سـایت یا وبـلاگتان جـهت معرفی و تـشویق بـازدیـدکنندگان به بازدید از این سایت از اجـر معنوی آن بهره مند شوید
Logo of Monazere.ir
Bottom of Box

برنامه نویسی اختصاصی
هاست 50 مگابایت
یک دامنه ir
ریسپانسیو
قابلیت ارتقا


خاتم بخشی علیّ بن ابیطالب به سائل

عبایة بن ربعی می‌گوید: ابن عباس بر لب چاه زمزم نشسته بود و از پیغمبر(ص) برای ما حدیث نقل می‌کرد. در این بین مردی که بر سر و صورت خود عمّامه پیچیده بود وارد شد، و هر قدر ابن عباس می‌گفت پیغمبر چنین فرموده او هم می‌گفت پیغمبر چنین فرموده ابن عباس گفت تو را به خدا سوگند می‌دهم که کیستی؟ آن مرد عمامه را از صورت خود بالا زده و گفت هر کس مرا می‌شناسد که می‌شناسد و هر که مرا نمی‌شناسد، من جندب پسر جناره ابوذر غفاری هستم، و با این دو گوشم از پیغمبر شنیدم ـ که اگر دروغ بگویم گوشم کر باد ـ و با این دو چشمم او را دیدم ـ که اگر دروغ بگویم هر دو کور باد ـ که می‌فرمود: علی پیش‌رو و رهبر نیکوکارانست و قاتل کفار است، و یاری می‌شود هر کس که او را یاری کند و واگذاشته به خود می‌شود هر که او را یاری نکند (سپس اباذر گفت):

آگاه باشید که من روزی با پیغمبر(ص) نماز ظهر می‌خواندم که فقیری وارد شد و سؤال کرد و هیچ کس چیزی به او نداد پس روی خود را به جانب آسمان کرده و گفت بار خدایا گواه باش که در مسجد رسول الله سؤال نمودم کسی چیزی به من نداد (در این میان) علی بن ابیطالب(ع) در حالت رکوع بود و اشاره به انگشت خود نمود که انگشتری در آن بود، شخص فقیر آمد و انگشتر را از انگشت او درآورد، چون پیغمبر(ص) نماز را تمام نمود سر خود را به سوی اسمان بلند کرد و گفت بار پروردگارا موسی «بن عمران» از تو درخواست نمود عرض کرد: بار الها شرح صدر به من بده و امر مرا آسان کن و گِره از زبانم بگشا تا گفتار مرا بفهمند و وزیری برای من قرار بده از اهل بیتم هارون برادرم را و پشت مرا به سبب او قوی نما و او را شریک در امر «نُبوّتم» کن.

پس تو «خداوندا» این آیات را بر او نازل فرمودی: «به همین زودی بازوی تو را به سبب برادرت قوی می‌کنم و قرار می‌دهم برای شما تسلّطی پس نخواهند رسند به شما.

بار الها من محمد پیغمبر تو و برگزیده تو هستم بار خدایا شرح صدر به من عطا نما و امر مرا آسان کن و از اهل بیت من علی را وزیرم قرار بده پشت مرا به سبب او قوی نما.

اباذر گفت سوگند به خدا که هنوز گفتار رسول الله(ص) تمام نشده بود که جبرئیل بر او نازل گردید و گفت ای محمد بخوان او فرمود چه بخوانم؟ عرض کرد بخوان: « إِنَّمَا وَلِیكُمُ اللهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَیؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ».

آقای نصرت‌آبادی جوینی شافعی در «فرائد السمطین» سه حدیث دیگر نیز ذیل آیه شریفه ولایت نقل کرده است که همین معنا را می‌فهمانند.

و عدّه بسیاری از مفسرین و محدثین اهل تسنّن ذیل آیه شریفه نامبرده به همین مضمون حدیث نقل کرده‌اند که از جمله آنان است: امام واحدی در کتاب «اسباب النزول» و خطیب در کتاب «المتفق» و ابن مردویه و ابو الشیخ در کتاب «مسند» خود و کنز العمال ذیل شماره 5991 – 6137. و سیوطی در تفسیر «الدر المنثور» ج 2 ص 293 ـ 294 ذیل آیه شریفه نامبرده یازده حدیث نقل کرده است که آیه فوق در شأن علی بن ابیطالب(ع) نازل شده است و اینک یکی از آن‌ها را من در این‌جا برایتان بیان می‌کنم:

382. و اخرج الطبرانی فی الاوسط و ابن مردویه عن عمار بن یاسر قال وقف بعلی سائل و هو راکع فی صلاة تطوع فنزع خاتمه فاعطاه السائل فاتی رسول الله صلی الله علیه و سلم فاعلمه ذلک فنزلت علی النبی صلی الله علیه و سلم هذه الآیة: « إِنَّمَا وَلِیكُمُ اللهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَیؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ» فقرءها رسول الله صلی الله علیه و سلم علی اصحابه ثم قال من کنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاده.

بابویهی: آقای نوبختی آقای نصرت‌آبادی که نیازی به ترجمه ندارند ولی من برای شما می‌گویم: در این حدیث فوق جمله‌ای آورده شده که در حدیث پیشین گفته نشده و آن اینست که پیغمبر(ص) بعد از خواندن آیه شریفه ولایت، به اصحاب خود فرمود: هر کس من مولای او هستم علی(ع) هم مولای اوست پس عرض کرد بار خدایا دوست بدار هر کسی را که علی را دوست بدارد و دشمن بدار هر که را که با او دشمنی کند.