بابویهی: روز سه شنبه 21 ذیقعده برابر با 8 شهریور سال جاری بود که مجدداً مجلس بحث تشکیل شد و آقایان وارد شدند: نخست آقای آشیخ محمد نصرتآبادی رو به اینجانب کرده و گفت آقای بابویهی من گفتارهای شما را که نوشته بودم به استادم ارائه دادم و آنچه میان من و ایشان گفتگو میشد همه را مینوشتم، هنگامی که استاد آن مکتوبات را مطالعه میکرد، حالت خشم و غضب از چهرهاش نمودار بود و همواره سرِ خود را تکان میداد، پس از پایان مطالعه، رو کرد به من و گفت: چرا تو با این روحانی شیعه تماسّ گرفتهای؟
من در جواب استادم گفتم: زمان، زمان دانش و علم است، من نمیخواهم کورکورانه به مذهبی معتقد باشم این روحانی شیعه «به نام محمد بابویهی» همواره با دلیل و برهان با ما روبهرو میشود و هر مطلبی را که برای ما عنوان میکند همه آنها ا ستدلالی می باشد، یا از قرآن کریم د لیل میآورد، یا از سنت معتبره پیغمبر و یا با دلیل عقلی منطقی با ما صحبت میکند و انصاف را از دست نمیدهد، حتی این مطالبی را که من به شما عرضه کردم، به دستور خود ایشان بوده که به من سفارش نمودند این مسائل را با استادت در میان بگذار و از ایشان تصدیق و گواهی بخواه، در اینصورت چرا شما از ارتباط با چنین شخصی مرا منع میکنید و جلوگیری مینمایید.
(باز به استادم عرض کردم) تا جنابعالی در برابر پرسشهایم جواب مثبتی ندهید من از شما جدا نمیشوم؟ چون استاد دید من دست بردار نیستم، شروع کرد به یکایک آن سؤالات جواب دادن و گفت: آقای نصرتآبادی هیچ کس نگفته این چهار امام «ابوحنیفه، مالک بن انس، احمد بن حنبل و محمد بن ادریس شافعی» از اصحاب پیغمبر(ص) و یا از تابعین بودهاند زیرا همانطوری که «آقای بابویهی گفته» این پیشوایان مذاهب چهارگانه فاصله زیادی با عصر پیغمبر(ص) و اصحاب و تابعین داشتهاند.
و نیز علماء ما اهل تسنّن برای اثبات این مذاهب چهارگانه نتوانستهاند دلیلی از قرآن کریم بیاورند زیرا در کتاب خداند نامی از آنان برده نشده است و سنتی هم از پیغمبر(ص) درباره آنان به ما نرسیده و اگر کسی چنین ادّعایی بکند، قطعاً بدانید که آن حدیث مجعول و دروغ است.
و همچنین این چهار امام نه پیغمبر بودهاند نه وصی و نه معصوم بلکه ایشان مانند علما دیگر دانشمندی بیش نبودهاند، و مثل سایر مردم گناه و ثواب در آنان راه داشته است.
و اما این صورتبندی و فرضهایی که آقای بابویهی نمودهاند [88] تمام آنها حصرهایی است عقلی (که دایر بین نفی واثبات است) و جمیع آنها صحیح است و قابل ردّ نمیباشند.
شیخ محمد نصرتآبادی: آقای بابویهی مطالب استاد که به اینجا منتهی شد ایشان ساکت شده و دیگر سخنی نگفتند ولی من به ایشان عرض کردم: شما آخرین جواب را به من نگفتید. استاد پرسید آخرین جواب چیست؟ گفتم: چرا در میان آن همه مذاهب بیست گانه فقط این چهار مذهب رسمیت پیدا کرده و مابقی منقرض و متروک شدند؟ و چرا نگذاشتهاند که علماء زمانهای متأخّر، رأی و نظر خود را به دنیای علم اعلام نمایند.