ترجمه نامه ام سّلمه به طور خلاصه:
هنگامی که مردم مدینه از حرکت عایشه با طلحه و زبیر (و به پا کردن جنگ با علی بن ابیطالب و جمع نمودن مردم) را گفتگو میکردند، ام سلم(ره) نامهای نوشت به عایشه: اما بعد:
(ای عایشه) تو بابی هستی میان رسول خدا(ص) و میان امت او، و حجاب تو زده شده است برای حرمت او، به تحقیق که قرآن کریم گرد آورده است اطراف جامه ترا [59] پس آنرا پراکنده مکن، و ساکت کرده است صدای ترا پس صدای ترا بلند نکن [60]، خداوند پشتیبان این امت است، رسول خدا موقعیت ترا میدانسته، اگر میخواست سفارش (این عمل را) به تو مینمود، (ای عایشه) البته خودت میدانی اگر ستون دین شکست بخورد (معوج شود) به توسط زنان استوار نخواهد شد، و اگر در آن شکافی ایجاد شود، به سبب آنان پیوند نمیگردد، نهایت کوشش زنان (بایستی در آن باشد) که دیدگان خود را ببندند، و دامان خویش را بر خود بپیچند، (ای عایشه) در جواب رسول خدا(ص) چه میگویی اگر با تو برخورد کند آن هنگامی که بر شتر سوار شدهای، در کوهها و بیابانها از این تپّه به آن تپّه میروی؟ البته خداوند به اوضاع تو ناظر است (ای عایشه) بر پیغمبر(ص) وارد خواهی شد (پس از مرگ) به صورتی که حجاب مقرّر خود را دریده، و عهد پیشین او را ترک کردهای.
(ای عایشه) اگر (فرض شود) من به جا بیاورم این عملی را که میخواهی تو انجام دهی، پس از آن به من گفته شود (بعد از مرگ) داخل بهشت شو، هر آینه حیا میکنم که خدا را ملاقات کنم در حالی که حجاب خود را دریده باشم (ای عائشه) حجابی را که برای تو مقرر شده است قلعه خود قرار بده، و آنرا جایگاه خویش کن تا خدا را، ملاقات کنی، زیرا مطیعترین حالات تو آنست که ملازم خانه شوی، و پاکترین مواقع تو آنست که در منزل خود بنشینی.
(ای عایشه) و اگر به یاد آورم ترا آنچه که پیغمبر(ص) (درباره تو فرموده) البته مانند مار مرا نیش میزنی و السلام.