بابویهی: روز پنجشنبه 16 ذیقعده برابر با 3 شهریور بود که آقایان وارد شدند و مجلس بحث منعقد گردید و درباره سومین از مشاهیر اصحاب (عثمان بن عفان) گفتگو به میان آمد:
سوم عثمان بن عفّان: عثمان نیز همان مسیری را که ابوبکر و عمر میپیمودند در پیش گرفت
29. امام احمد حنبلی در کتاب خود به نام «مسند» جلد 1 صفحه 363 مینویسد روزی عثمان بر منبر بالا رفت گفت:
لایَحِلُّ لِاَحَدٍ اَنْ یَرْوِیَ حَدیثاً مَنْ رَسُولِ الله صَلّی اللهُ عَلَیْهِ وَ سَلّم لَمْ اَسْمَعْ بِهِ فی عَهْدِ ابی بَکرٍ وَ عُمَر.
(ترجمه) جایز نیست بر احدی اینکه حدیثی را از پیغمبر(ص) روایت کند که من آن را در زمان ابوبکر و عمر نشنیدهام.
بابویهی: آقای نصرتآبادی و آقای نوبختی احمد حنبل که رئیس مذهب حنبلی است این حدیث را در کتابش نقل کرده که عثمان هم مانند ابوبکر و عمر نقل کردن احادیث پیغمبر(ص) را تحریم کرده است از این عمل عثمان نیز معلوم میشود که او هم به سهم خود امت را از این فیض عظما محروم نموده و نیز به سهم خویش در نفاق و اختلاف میان مسلمین شرکت داشته است.
30. اَخَرَج الْبَیْهقِی فی سُنَنِهِ الْکُبری عَنْ عَبْدُ الرْحمنِ بنِ یَزیدِ قالَ کُنّا مَعَ عَبْدُ اللهِ بنِ مَسْعُودِ فَلمّا دَخَلَ مَسْجِدَ مِنی قالَ کَمْ صَلّی اَمیرُالمُؤمِنینَ (یعنی عثمان) قالُوا اَرْبعاً فَصلّی اَرْبَعاً قالَ فَقُلْنا: اَلَمْ تُحَدِّثنا اَنّ النّبِیَّ(ص) صَلّی رَکْعَتَیْنِ وَ اَبابَکْرٍ صَلّی رَکْعَتَیْنِ؟ فَقالَ وَ اَنَا اُحدِّثکُمُوهُ اَلآنَ وَ لکنَّ کانَ عُثمانَ اَماماً فَما اُخالِفُه وَ الخِلافُ شَرٌّ.
خلاصه ترجمه: بیهقی در کتاب «السنن الکبری» مینویسد عبدالرحمن میگوید: با عبدالله بن مسعود داخل مسجد منی شدیم عبدالله پرسید از مردم که عثمان در اینجا نماز را چند رکعتی خواند؟ جواب دادند چهار رکعتی خواند عبدالله هم نماز را چهار رکعتی به جا آورد ما به او گفتیم مگر خودت برای ما حدیث نکردی که پیغمبر(ص) در اینجا نماز را دو رکعتی به جا آوردند؟ گفت: آری الآن هم همین را برای شما از پیغمبر نقل میکنم لیکن عثمان امام است و من مخالفت او را نمیکنم زیرا مخالفت شرّ است.
بابویهی: آقای نصرتآبادی و آقای نوبختی بخوانید و تعجب کنید عثمان که یکی از صحابه به شمار میرود و دعوی خلافت نیز میکند از روی عمد و علم مخالفت پیغمبر نموده و در جایی که میدانسته باید نماز را قصر و شکسته بخواند چهار رکعتی به جا آورده و نیز عبدالله بن مسعود که یکی از اصحاب است و خودش حدیث دو رکعتی از پیغمبر(ص) نقل کرده ولی چون عثمان در این مسجد نماز را برخلاف پیغمبر(ص) چهار رکعتی خوانده او نیز مخالفت آن حضرت کرد و نماز را دو رکعتی به جا آورد و چون همراهانش به او اعتراض میکنند عذری بدتر از گناه میآورد و میگوید مخالفت عثمان میشود و مخالفت شرّ است.
آقای نصرتآبادی: من نمیدانم همراهان ابنمسعود از او میترسیدند با آنکه فهم آنان رسا نبوده تا از او بپرسند که چگونه مخالفت عثمان شر است ولی مخالفت پیغمبر(ص) شر نیست؟
نصرتآبادی: آقای بابویهی ممکن است عثمان عذری شرعی داشته بوده که نماز شکسته را تمام خوانده است (از قبیل قصد عشره و امثال آن)
بابویهی: آقای نصرتآبادی این احتمال بیمورد است زیرا اگر چنین میبود ابن مسعود آن عذر را صراحتاً میگفت و نمیگفت عثمان امام است و مخالفت او شر است.
آقای نصرتآبادی و آقای نوبختی شما میدانید که نماز از مهمترین ارکان دین است، این مخالفت عثمان و ابن مسعود (که جزء اصحاب و درصدر اول بودند) و این بیاعتنایی آنان به وظیفه نماز خودخواهی ناخواه در عقاید دیگران تأثیر گذاشته و کمکم منجر به این میشود که ایشان نیز در امورات دینی خویش بیاهمیت و بیتفاوت باشند و این خود یکی از اسبابهایی است که موجب اختلاف میان مسلمین گردد.
بابویهی: آقای نصرتآبادی و آقای نوبختی آنچه درباره عثمان گفته شد از خطاها و لغزشةای او مشتی است از خروار و محل مناسب آنها مبحث خلافت است که اگر موفق به آن مبحث بشویم تا حدّ وسع بحث را توسعه میدهیم.