قسمت بیست و چهارم از «ثم ان للوالی» تا «من تقویمهم علی الحقّ»
امام علیه السلام به مالک سفارش میکند که نزدیکان و خویشان خود را مراقبت نما، به این بیان:
اطرافیان و خویشان حکّام مردمانی هستند که به خودسری و گردنکشی و کمانصافی خوی گرفتهاند و به این صفتةای زشت متصف میباشند، و به واسطه خویشاوندی و قرب به دستگاه حکومت، بیعدالتی میورزند و ستم مینمایند و به مردم سختگیری میکنند.
و به همین جهت امام علیه السلام به مالک تأکید میفرماید که ریشه و اساس شرّ این گروه را از جای برکن و نگذار که ایشان از موقعیت تو سوء استفاده کنند و به رعیّت آزار برسانند و هیچ گاه به یکی از آنها زمینی واگذار مکن ... و نیز نبایستی کسی از این فرقه در تو طمع کنند به گرفتن مزرعهای و کشتزاری، و سپس به واسطه این اراضی به مردمانی که همسایه آنجا میباند زیان رسانند، در تحمیل کردن کارهای به آنان و یا تصرف در آبشخور و جاهای آب برداشتن آنان که (ای مالک) اگر چنین کنی تو در این میان مورد سرزنش دنیوی و اخروی واقع میشوی ولی سود و لذّت و گوارایی آن املاک نصیب آنان میگردد.
چنانکه شاعر گفته:
دیدی که چه کرد مردک خر او مظلمه بُرد و دیگری زر
(ای مالک) حق (یعنی حدودهای شرعی از قبیل تعزیرات و قصاصها) را درباره هر کس از نزدیکان خود و یا افراد دور اجراء کن و در این عمل خود بردبار و صابر باش و به هر کجا که منتهی میشود بشود، و پایان و عاقبت حق اگرچه سنگین است نیکو میباشد.
(ای مالک) هرگاه مردم به تو گمان ستمگری بردند، تو هم دلیل عملت را آشکار نما، تا بدگمانی ایشان را از خود دور کنی، و این کار هر چند برای تو ریاضتی میباشد، ولی مردم را از اشتباه بیرون آوردهای و ضمناً به آنان مهربانی کرده که به راه حق وادار نمودهای.