قسمت دوازدهم از «ثم الص» تا «انشاء الله تعالی». امام علیه السلام در این قسمت از کلامش پارهای از مسائل اخلاقی را به مالک گوشزد میفرماید و به او دستور میدهد که چگونه با ملت خود رفتار نماید، به این بیان:
(ای مالک) خود را نزدیک کن به خانوادههای شریف و خوشنام و با آن کسانی که سابقههای نیکو دارند همنشینی نما، و نشست و برخاست کن با جنگجویان و دلیران و با افراد بخشنده و جوانمردان، زیرا این سلسله از مردم جامع بزرگواری و شاخههای احسان و نیکویی هستند.
(ای مالک) رسیدگی کن به این نامبردگان مانند پدر و مادری که به فرزندانشان رسیدگی و دلجویی میکنند، و این نیکوییهای تو درباره ایشان نباید در نظرت بزرگ و دشوار آید، و همراهیهایی که با انان داری آنها را کوچک مشمار و همواره ایشان را مساعدت نما هر چند اندک و کم باشد، زیرا این کمکها و احسانها آنان را خیرخواه و خوشبین به تو میکند، و یاری کردن در کارهای کم اهمیّت را از دست مده به امید اینکه رسیدگی به کارهای بزرگ نمایی، به جهت آنکه احساس اندک برای خود جایی دارد که از آن سودمند میشوند، و احسان بزرگ هم موقعیّتی دارد که از آن بینیاز نیستند، یعنی احسان اندک و احسان بزرگ را از دست مده که هر دوی اینها به جا و به مورد است.
(ای مالک) از میان سرلشکران آن کسی باید نزد تو برگزیدهتر باشد که در همراهی با سپاهت مواسات نماید و از خودگذشتگی داشته باشد، و از توانایی خویش به لشکر احسان کند به اندازهای که خود و خانواده هایشان در آسایش باشند تا آنکه بتوانند در جنگ با دشمن با همدیگر یک دل و یک فکر گردند، و اثر دیگری که این احسانها در بردارند اینست که دلهای مردم را به تو متوجه و مهربان میکند.
(ای مالک) بزرگترین چیزی که نور چشم حاکمست و او را خوشنود نگه میدارد دو موضوع است: یکی برپا نمودن عدالت در شهرها و یکی دیگر خوشنود نمود رعیت است به طوری که رضایت آنان در سراسر محیط آشکارا گردد، و هنگامی خوشنودی رعیت نمایان میگردد که سینههای ایشان از خشم و کینه تهی شود، و این موضوع محقّق نمیشود مگر آن وقتی که ملّت اطراف والیان خود شده و حکومت حکّام بر آنان سنگین نیاید، و طوری باشد که انتظار سر رسیدن حکومت ایشان را نداشته باشند.
پس (ای مالک) آمال و آرزوهای مردم را برآور و آنان را به نیکویی یاد کن، و کسانی را که آزمایش نموده و رنجی بردهاند همت آنها را به زبان آور و ایشان را ستایش نما، به جهت آنکه اگر نیکوکاران را به نیکی یاد کنی، چنانچه از دلیران و شجاعان باشند، این عمل تو آنها را به هیجان میآورد و برای رزم آماده میکند، و اگر از واماندگان باشند آنان را (با خواست خداوند) ترغیب مینماید و به کار وا میدارد.