قسمت هفتم از «ان شروز رائک» تا «و تدنی من العزّة» .
امام علیه السلام در این قسمت از کلامش به مالک اشتر (رحمه الله) دستور میدهد که چه افرادی را برای وزرات خود انتخاب کند و از چه اشخاصی بر حذر باشد:
مقام وزارت منصب خطیر و پر اهمیّتی است که از هر کس ساخته نیست، زیرا وزیر شریک سلطانست در سلطنت و معاون و کمک کار اوست در امورات کشوری و محل اسرار و همنشین اوست در خلوتها و محافل خصوصی او.
و چون یکی از شئونات، حاکم جلوگیری از خلاف و گناه میباشد، بایستی وزیری را در نظر بگیرد که در این جهت معین و یاور او باشد، و از طرفی چون مقام وزارت نیازمند به اطلاع مملکت داری است، پس باید کسی را انتخاب کند که سابقه این منصب را داشته، و واجد هر دو جهت باشد، یعنی هم به امور کشوری آشنا بوده، و هم از نظر دیانت از اعوان ظلمه و وزراء سلطانین خلافکار و ستمگران پیشین نبوده باشد.
نتیجتاً وظیفه حاکم اینست کسانی را که سابقه وزارت دارند کنجکاوی کند و از احوالات آنان جویا شود، و هر کدام از ایشان که سوء سابقه نداشته و معین ظالمین و همکار گناهکاران از حکّام قبل نبوده است برگزیند، و او را از خواصّ و وزیر خود قرار دهد، و این رجال دینی به اضافه آشنایی بسیارست هزینهشان برای حاکم کمتر و یاوری آنان نیکوتر و مهربانیشان بیشتر میباشد.
ولی وزرایی که کارگردانان اشرار بوده و در خلاف و جنایت شریک حکّام وقت خود بودهاند، نبایستی یک چنین جرثومههای فساد را در این منصب جای بدهد،.
و ضمناً بایستی حاکم وقت به مردمان پرهیزکار نزدیک شود و با آنان تماسّ کامل داشته باشد، و نگذارد که این سلسله از رعایا او را بستایند، و در برابر نیکوییهای او مدحش کنند زیرا این ستایش شخص را خودپسند و سرکش بار میآورد.