شیخ محمد نصرتآبادی: آقای بابویهی موضوعی در اینجا برای من مشکل شده امیدوارم شما آن را حلّ کنید و آن اینست: این سائل یعنی حرث فهری به تمام اصول و فروع دین معتقد بوده چنانکه در حدیث فوق به یکایک مبانی دینی (از توحید و نبوت و نماز و زکات و روزه و حجّ) اعتراف کرده است.
و با این وصف چگونه به ولایت و امامت علی بن ابیطالب(ع) اقرار ننمود، با آن که وقتی از پیغمبر(ص) پرسید که آیا این موضوع از جانب خداوند است یا آنکه تو از پیش خود میگویی؟ آن حضرت در جوابش سوگند یاد نمود که از جانب خدا میباشد؟
و عجیبتر آنکه حاضر به هلاکت خود شد ولی ولایت علی(ع) را قبول ننمود.
و بالاتر از این آنکه از خداوند درخواست کرد که اگر موضوع ولایت علی(ع) حق است عذابت را بر ما نازل گردان با آنکه میبایست گفته باشد: بار خدایا اگر این موضوع حق است تو آن را به من بفهمان تا آن را بپذیرم.
بابویهی: آقای نصرتآبادی مگر شما مبحث روز گذشته را فراموش کردید؟ مگر آن احادیثی که درباره حُبّ و بُغض علی بن ابیطالب(ع) برایتان نقل کردم از خاطر بردهاید؟ من متجاوز از بیست حدیث در رابطه با دوستی و دشمنی آن حضرت به عرضتان رساندم و آنها را برایتان شرح دادم، اگر جنابعالی آن مطالب را در نظر میآوردید و در آنها دقت میکردید، در مسأله حارث فهری متحیّر نمیماندید.
نصرتآبادی: آقای بابویهی من به منظور شما پی نبردم استدعا دارم توضیح بیشتری بدهید:
بابویهی: آقای نصرتآبادی قسمتی از آن احادیثی که روز گذشته برایتان خواندم (مانند حدیث 1، 2، 15، 25) با صراحت میگویند: منافق علی بن ابیطالب را دوست نمیدارد.
آقای نصرتآبادی شما فریب یک افرادی را نخورید که نماز میخوانند و روزه میگیرند و حج میروند و داد دین میزنند، اگر این گونه اشخاص وصیّ پیغمبر را قبول داشته و امامت علی بن ابیطالب(ع) را پذیرفته باشند، قطعاً آن اعتقادات و اعمالشان سرچشمه از ایمان قلبی آنان گرفته است، و اگر به موضوع خلافت و ولایت آن حضرت ایمان نیاورده باشند، جمیع اعمالی که انجام میدهد منافقوار و اجسادی بیروح میباشند.
و نیز قسمتی از آن احادیث (مانند حدیث 11، 14، 16) نشان میدهند که هر کس با علی بن ابیطالب دشمنی کند (که بزرگترین مصداق دشمنی با آن حضرت زیر بار ولایت او نرفتن و اجانب را بر او برتری دادن است) جزء اشقیاء و از کسانیست که طهارت مولد ندارد و پاک زاد نیست که یکی از آن گروه منافقین همین «حرث بن نعمان فهری» میباشد.
آقای نصرتآبادی آیه شریفه: «سؤال عذاب» مخالفین ولایت علی بن ابیطالب را جداً تهدید میکند زیرا آن عذابی که «حرث فهری» را گرفت و او را هلاک کرد منحصر به او نمیباشد بلکه به جمیع متمردین و مخالفین امامتِ آن حضرت اعلام خطر مینماید که به چنین سرنوشتی گرفتار خواهند شد و عذابی که جلوگیر و دافعی از آن نیست گریبان ایشان را خواهد گرفت (چنانکه در آیه شریفه تعبیر به جمع آورده و فرموده: «للکافرین».)
با این تفاوت که چون «حرث فهری» با پیغمبر(ص) روبهرو شد و آن حضرت هم حجّت را بر او تمام کرد و با این وصف زیر بار امر رسول الله نرفت و بر لجاجت خود افزود، و جدّاً درخواست عذاب کرد، خداوند هم در همین جهان او را عقاب نمود و از سنگهای دوزخی بر او فرستاد که از مغز سر تا دُبُر او را بشکافت و او را هلاک کرد.
و دیگر معاندین و مخالفین امیر المؤمنین نیز یک چنین روزی را در پیش دارند و به عذابی که «لیس له دافع» مبتلا خواهند شد که هنگام جان دادن آن را مشاهده خواهند نمود.
و از آنجایی که خداوند متعال به بندگانش رؤف و عطوف میباشد نمونهای از عذابهای اخروی این گونه اعداء را در همینجا نشان داده است تا آنکه سایر عبادش عبرت بگیرند و متنبّه شوند.
«وَمَا نُرْسِلُ بِالاْیاتِ إِلاَّ تَخْوِیفاً ........... وَنُخَوِّفُهُمْ فَمَا یزِیدُهُمْ إِلاَّ طُغْیاناً كَبِیراً» الاسراء: 59 و 60.
آقای نصرتآبادی برای تأیید آن روایات، حدیث دیگری برایتان نقل میکنم توجه نمایید:
285. هیثمی در «مجمع الزواید» نقل کرده که پیغمبر(ص) در ضمن خطبهای فرموده:
ایّها الناس من ابغضنا اهل البیت حشره الله یوم القیمه یهودیّاً فقال جابر بن عبدالله یا رسول الله و ان صام و صلی قال و ان صام و صلی و زعم انّه مسلم الحدیث.
یعنی پیغمبر(ص) فرمود ای مردم هر کس دشمن بدارد ما اهل بیت را خداوند در روز قیامت او را یهودی محشور میکند، جابر عرض کرد یا رسول الله: هر چند روزه بگیرد و نماز بخواند؟ آن حضرت فرمود هر چند روزه بگیرد و نماز بخواند و خود را مسلمان پندارد.
شیخ محمد نصرتآبادی: آقای بابویهی در ضمن اینکه جنابعالی اشکال پیشین اینجانب را حلّ مینمودید اشکال مهمّدیگری برای من رخ داده است، از شما تمنّا دارم که اولاً به گفتارم توجه نمایید و سپس جواب جامع کاملی به من بدهید به طوری که آقای نوبختی هم بهرهمند شوند و آن اشکال اینست:
مقام رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم برای همه کس محسوس و آشکار است و جمیع مسلمین عالی و دانی آنان میدانند که آن وجود مقدس اشرف کائنات و افضل موجودات و خاتم پیامبران میباشد و اَحدی مانند آن حضرت در پیشگاه الهی قرب و منزلت ندارد، و هر چه در فضیلت و منقبت آن سرور ابرار گفته شود به جا و به مورد است.
ولی من درباره علی بن ابیطالب(ع) متحیّر ماندهام زیرا با آن که او مقام رسالت و پیامبری را ندارد برای چیست که این همه احادیث و روایات در فضیلت دوستی و ولایت حضرتش وارد به طوری که مخالفین او منافق نامیده شده و دشمنانش مورد عذاب و عقاب الهی واقع میگردند که از جمله آنها همین «حرث فهری» است که به واسطه امتناع از ولایت او به عذاب الیم گرفتار شد.
بابویهی: آقای نصرتآبادی به نکته دقیقی توجه پیدا کردهاید و سؤالی مطرح کردید که تاکنون کسی از من چنین پرسشی ننموده، اکنون من به عنوان مقدمه یک قانون کلی و ضابطه جامعی را طرح میکنم (که مشکلات بسیاری را میتوان با آن حل نمود) و سپس پاسخ اشکال شما را میدهم: