نوبختی: آقای بابویهی شما بعد از آنکه سلسلههای بنی امیّه را بیان نمودید، آیه شریفهای را تلاوت کردید، لیکن درباره آن توضیحی نداید، و من تناسب این آیه را با موضوع بحثمان نفهمیدم، آیا این آیه را برای تیمن و تبرّک خواندید و یا آنکه ارتباطی با گفتارتان داشته است؟ خواهشمندم مرا به این موضوع روشن کنید.
بابویهی: آقای نوبختی من بنا داشتم پس از بیاناتی درباره این آیه شریفه(ای که ذیل شجره ملعونه ثبت شده است) شرحی بدهم، ولی اکنون که شما سؤال نمودید، ناگزیرم در همینجا مقصود از آیه نامبرده را به عرضتان برسانم به شرط آنکه با ذهنی خالی از هر گونه تعصب به مطالب ذیل توجه نمایید:
شأن نزول این آیه شریفه درباره بنی امیّه است، قرآن کریم این طایفه را عموماً بدون استثناء لعنت کرده [216] و از این گروه تعبیر به «شجره ملعونه» نموده است و بسیاری از کتب اهل تسنّن از تفسیر و تاریخ احادیثی ذیل این آیه شریفه که درباره بنی امیه است نقل نمودهاند و من اندکی از آنها را ذیلاً نقل می کنم:
برهان الدین شافعی در کتاب « السیرة الحلبیّة » جلد 1 صفحه 317 مینویسد:
121. وعن عائشة رضي الله تعالى عنها انها قالت لمروان نزل في أبيك «وَلاَ تُطِعْ كُلَّ حَلاَّف مَهِینهَمَّاز مَشَّاء بِنَمِیم» [217]
اطاعت مکن هر سوگند خورنده به دروغ را و عیب کننده که رو به سخنچینی میرود.
وقالت له سمعت رسول الله صلى الله عليه وسلم يقول لابيك وجدك الذي هو العاص بن امية انهم الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ [218]
خلاصه ترجمه: عایشه به مروان گفت این آیه «و لا تطع کل حلاف مهین تا آخر» درباره پدر تو «حَکَم» نازل شده است. باز به او گفت شنیدم از رسول الله(ص) که به پدر و جد تو «عاص پسر امیه» میفرمود شمایید آن شجرهای که در قرآن به آن لعنت شده است.