صفحه اصلی   ارتباط با ما

Top of Box
Login ورود کاربران
کلمه کاربری

رمز عبور


Bottom of Box
Top of Box
Statistics آمار بازدیدکنندگان کاربران آنلاین : 52
بازدید های امروز : 9,670
بازدید های دیروز : 15,448
کل بازدید ها : 45,650,297
بازدید از این صفحه : 5847
پر بازدید ترین روز : 1392/2/23
بیشترین بازدید : 41593
بیشترین کاربر آنلاین : 623
Bottom of Box
Top of Box
با قرار دادن لینـک و لـوگـوی ما در وب سـایت یا وبـلاگتان جـهت معرفی و تـشویق بـازدیـدکنندگان به بازدید از این سایت از اجـر معنوی آن بهره مند شوید
Logo of Monazere.ir
Bottom of Box
برای اضافه کردن این صفحه به لیست , ابتدا باید با کلمه کاربری و رمز عبور خود وارد سایت شوید

برنامه نویسی اختصاصی
هاست 50 مگابایت
یک دامنه ir
ریسپانسیو
قابلیت ارتقا


دفاع ناروای «هیکل» از خالد و ابابکر

لیکن من برخورد کردم به گفتار یکی از علماء شما به نام «هیکل» که در کتاب خود به نام «الصدیق ابوبکر» که این قضیه خالد بن ولید را مفصلاً نقل نموده، و با آن‌که اعتراف کرده است به جنایات خالد، ولی جداً درصدد دفاع از او و از ابابکر برآمده و تا توانسته تأویل‌ها و توجیه‌های ناروا کرده است، به طوری که زن بچه‌مرده به آن می‌خندد، من و هم‌چنین شما اگر از نظر وقت در توسعه بودیم، تمام الفاظ با فیها و عبارت‌پردازی‌های او را جمله به جمله برای شما نقل می‌کردم و درون آن‌ها را برایتان تشریح می‌نمودم، تا ببیند که این مرد چه حقایقی را پایمال کرده است.

ولی ناگزیرم که به محصول یافته‌های او به‌طور خلاصه و فشرده اشاره‌ای بنمایم:

آقای نصرت‌آبادی آن‌قدر بدانید که این مرد تمام همّتش این بوده که از ابابکر و خالد جانب‌داری کند، و درباره خلاف‌های شرعی ایشان توجیهی کند که کم‌تر آبروی آنان ریخته شود، هر چند لازمه این گفتارش پایمال شدن آیات کریمه قرآن باشد و حکم صریح دین تعطیل گردد. اینک قسمت مختصری از گفتار «هیکل» را در این‌جا می‌آورم:

47. اَمّا اَبُوبَکرَ فَکانَ یَرَیَ الْمَوقِفَ اَخْطَرَ مِنْ اَنْ یُقامَ فِیهِ لِمِثْلِ هذِه الْاُمورُ وَزْنٌ. وَ ما قُتِلَ رَجُلٌ اَوْ طائِفَةٌ مِنَ الرِّجالِ لِخَطأً فِی التّأوِیل اَوْ بَغَیرِ خَطاءٍ، وَ الْخَطَرُ مُحیطٌ بِالدُّولِةِ وَ الْثَّورُةُ ناشِبَةٌ فِی بِلادِ الْعَرَبِ مِنْ اَقْصاها اِلی اَقْصاها، وَ هذَا القائِدُ الَّذی یُتَمّهمُ بِاَنّه اَخْطا مِنْ اَعْظِم الَقَوَی الَّتی یُدْفَعُ بِها البَلاءُ وَ یُتقّی بِها الخَطَرُ، وَ ما التَّزَوُجُ مِنْ اِمرأةٍ عَلی خِلافِ تَقالیدِ العَرَبَ، بَلْ مَا الدَّخُولُ بِهاا قَبْلَ اَنْ یَتِمُّ اِذا وَقَعَ ذلِکَ مِنْ فاتِحِ غَزا، فَحَقَ لَهُ بِحُکمِ الغَزْو اَنْ تَکُونَ لَهُ سَبایاً یَصْحَبْنَ مِلْکَ یَمینِه. فاِنْ اِلْتَزَمنا فی تَطْبیقِ التَّشریعِ لایَجِبُ اَنْ یَتَناوَلَ النَّوابِغَ وَ العُظَماءِ مِنْ اَمثالِ خالِدٍ الخ.

فشرده معنای گفتار بالا: هنگامی‌که موقعیّت مملکت خطرناک، و غوغا شهرهای عرب را فراگرفته است، برای کشته شدن یک مرد یا یک طایفه از مردان، ابابکر و زنی قائل نمی‌شود، هر چند خالد در رأیش خطا کرده و یا خطا نکرده باشد، این زمام‌داری که او را متّهم به خطا کرده‌اند، مهم‌ترین نیرویی است که بلاها و خطرها به سبب او جلوگیری می‌شود، ازدواج با یک زنی برخلاف رسومات عرب و هم‌خوابگی با او پیش از تمام شدن عدّه او، از یک نفری که در جنگ فاتح شده است، اهمیّتی ندارد، و اگر اجراء حکم شرع را در این صورت ملتزم شویم، ولی درباره نابغه‌ها و بزرگان مانند خالد واجب نمی‌باشد.

بخوانید و انگشت تحیّر به دندان بگیرید.

آقای نصرت‌آبادی: آیا این‌که حدّ زنا را تعیین فرموده و برای قتل مؤمن احکامی مقرر کرده، سرلشکران را استثناء نموده است؟ مگر کسی که در جنگ فاتح شد، حکم خداوند درباره او تغییر می‌کند؟ اضافه می‌کنم آیا اگر مملکت آشوب باشد حکم قتل مؤمن و زنا تبدیل می‌گردد؟ آقای نصرت‌آبادی شما ببینید که این مرد چگونه از روی تعصب قضاوت می‌کند، می‌گوید: اجراء کردن حدّ بر خالد هنگام آشوبی مملکت واجب نیست و برخلاف مصلحت حکومت و مملکت می‌باشد. ما از این مرد «هیکل» می‌پرسیم خالد در همین موقعیت خطیر عدّه‌آی از مسلمین را کُشت و با ناموس ایشان زنا کرد و صدای اَعمال او در اطراف و اکناف منتشر گردید، آیا این جنایات موافق مصالح کشور بود و به نفع حکومت و مسلمین تمام شد؟ سوگند به خداوند متعال که اگر فرضاً ابابکر خالد را سنگ‌سار می‌کرد و دیه کشتگان را از او می‌گرفت، قطعاً این مرد «هیکل» ابابکر را می‌ستود و برعکس گفتار کنونیش می‌گفت: ابابکر چنان پای‌بند به احکام شرع بوده است که آشوبی مملکت را نادیده گرفته و به غوغاهای شهرها اعتنایی ننموده است و حکم خدا را اجراء کرده، تا احکام دین پایمال نشود و حدود تعطیل نگردد، زیرا منظور اصلی این مرد «هیکل» فقط حمایت از خلیفه خود است و بس خواه عمل او به نفع دین و یا به ضرر آن منتهی گردد.