صفحه اصلی   ارتباط با ما

Top of Box
Login ورود کاربران
کلمه کاربری

رمز عبور


Bottom of Box
Top of Box
Statistics آمار بازدیدکنندگان کاربران آنلاین : 52
بازدید های امروز : 10,172
بازدید های دیروز : 15,448
کل بازدید ها : 45,650,799
بازدید از این صفحه : 5627
پر بازدید ترین روز : 1392/2/23
بیشترین بازدید : 41593
بیشترین کاربر آنلاین : 623
Bottom of Box
Top of Box
با قرار دادن لینـک و لـوگـوی ما در وب سـایت یا وبـلاگتان جـهت معرفی و تـشویق بـازدیـدکنندگان به بازدید از این سایت از اجـر معنوی آن بهره مند شوید
Logo of Monazere.ir
Bottom of Box
برای اضافه کردن این صفحه به لیست , ابتدا باید با کلمه کاربری و رمز عبور خود وارد سایت شوید

برنامه نویسی اختصاصی
هاست 50 مگابایت
یک دامنه ir
ریسپانسیو
قابلیت ارتقا


مخالفت عایشه(رض) با علی بن ابیطالب

(خلاصه ترجمه): هنگامی که خبر به عایشه رسید (بیرون از مدینه) که عثمان کشته شد، و مردم با علی بن ابی‌طالب بیعت کردند، گفت: ای‌کاش آسمان بر زمین فرود می‌آمد. سوگند به خدا که عثمان مظلوم کشته شد و من خون‌خواهی او را خواهم کرد (در این میان) عبید به عایشه گفت تو اول کسی بودی که درباره عثمان بدگویی کردی و مردم را بر علیه او میشوراندی، و می‌گفتی: بکشید نعثل را [58] که مردیست فاجر. عایشه (در جواب عبید) گفت سوگند به خدا من این کلمات را گفته‌ام، و مردم هم همان را گفتند، ولی گفتار اخیرم بهتر از گفتار اول من است. عبید (به عایشه) گفت سوگند به خدا این عذر تو ناچیز است، سپس (عبید) این اشعار را سرود: (و ترجمه آن‌ها به طور اختصار اینست): از تست (ای عایشه) آغاز «سرمنشاء» و از تست تغییر آن: تو ما را بکشتن امام «عثمان» امر نمودی و به ما گفتی که او فاجر «نابکار» است، و فرض کن که ما در کشتن عثمان اطاعت تو را کردیم و در نزد ما قاتل کسی است که ما را امر به قتل نموده است.

پس هنگامی که خبر(اهل شام) به عایشه رسید که اهل شام با علی بن ابیطالب بیعت نکردند، دستور داد کجاوه‌ای از آهن برای او ترتیب داده روزنه‌ای برای دیدنش گذاشته، سپس با طلحه و زبیر و عبدالله پسر زبیر و محمد پسر طلحه خارج شد.

بابویهی: آقای نصرت‌آبادی و آقای نوبختی در این گفتار بالا دقت نمایید و ببینید که این زوجه پیغمبر(ص) تا چه اندازه‌ای با علی بن ابیطالب مخالفت می‌ورزیده، از شنیدن بیعت با او برآشفته شده به طوری که آرزو می‌نموده که آسمان بر زمین فرود آید، و با آن‌که خودش عثمان را رسوا می‌کرده، و مردم را بر علیه او تحریک می‌نموده، به خون‌خواهی او قیام کرده، و عده‌ای را با خود به راه انداخته است.

49. باز در کتاب: الامامة و السیاسة جلد 1 صفحه 56 می‌نویسد:

(کِتابُ اُمّ سَلَمَةِ اِلی عائِشةِ)

اِنّه لَمّا تَحَدّثَ الناسُ بِالْمَدینَةِ بِمَسیرِ عائشةِ مَعَ طَلْحةِ و الزُّبَیرِ وَ نَصْبِهِم الْحَرْبَ لِعَلّیٍ، وَ تَألّفُهُمْ النّاسَ کَتَبَتْ اُمُّ سَلَمةِ اِلی عائِشَةِ، اَمّا بَعْدُ: فَاِنَّکِ سِدَّةٌ بَیْنَ رَسُولِ اللهِ وَ بَیْنِ اُمَتِّهِ، وَ حِجابُکَ مَضْرُوبٌ عَلی حُرْمَتِهِ، قَدْ جَمَعَ الْقُرآنُ الْکَریمُ ذَیْلَکِ فَلا تَنْدَحیهِ وَ سَکِّنْ عَقَیرتَکِ، فَلا تَصْحَریها، اَللهُ مِنْ وَراءِ هذِهِ الاُمَةِ، قَدْ عَلِمَ رَسُولُ اللهِ مَکانَکِ، لَوْ اَرادَ اَنْ یَعْهِدَ اِلَیْکِ قَدْ ع َلِمْتِ اَنَّ عَمُودَ الدّینِ لا یَثْبُتُ بالنِّساءِ اِنْ مالَ وَ لایَرأَبُ بَهِنِّ اِنْ اِنْصَدَعَ، حُمادِیاتُ النِساءِ غَضُّ الْاَبْصارِ وَ ضَمَّ الذُیُولِ، ما کُنْتِ قائِلَةٌ لِرَسُولِ اللهِ صَلی اللهُ عَلَیْهِ وَ سَلَّم لَوْعا رَضَکِ باطْرافِ الجِبالِ وَ الْفَلواتِ عَلی قُعودٍ مِنْ الاِبِلِ، مِنْ مَنْهَلٍ اِلی مَنْهَلٍ، اِنّ بِعَیْنِ اللهِ مَهْواکِ، وَ عَلی رَسُولِ اللهِ صَلّی اللهُ عَلیْهِ وَ سَلَّمَ تُرْدین، وَ قَدْ هَتَکْتِ حَجابَهُ الّذی ضَرَبَ اللهُ عَلَیْکِ، وَ تَرکْتِ عهیداهُ، وَ لَوْ اَتَیتُ الَّذی تُریْدینَ، ثُمّ قیلَ لی اُدْخُلِی الجَنَّة، لَاِسْتَحْیَیَتُ اَلْقَ اللهَ هاتِکَةً حِجاباً قَدْ ضَرَبهُ عَلّیَ، فَاجْعَلی حَجابَکِ الَّذی ضُرِبَ عَلَیْکِ حِصْنَکِ فَابْغیهِ مَنْزِلاً لَکِ حَتّی تَلْقبهُ، فَاِنّ اَطْوَعَ ما تَکُونینَ اِذا ما لَزِمْتِهِ، وَ انْصَحَ ما تَکُونینَ اِذا ما قَعَدْتِ فیهِ، وَ لُو ذَکرتُّکِ کَلاماً قالَهُ رَسُولُ اللهِ صَلّی اللهُ عَلَیْهِ وَ سَلَّمَ لَنَهشْتِنی نَهْشَ اَلحیّةِ، والسلام.

فَکَتَبَتْ اِلیها عائِشَةُ، ما اَقبَلَنی لِوَعْظِکِ وَ اَعْلَمَنی بِنُصْحِکِ، وَ لَیْسَ مَسِیْری عَلی ما تُظُنّینَ وَ لَنِعْمَ الْمُطَّلعُ مَطّلِعُ فَزَعَتْ فِیه اِلَّ فِئَتانِ مُتَناجِزَتانِ، فَاِنْ اَقْدِرْ فَفِی غَیْرِ حَرجٍ وَ اِنْ اَحْرِجْ ما لِیَ ما لاغِنی بِی عَنِ الْاِزْدِیادِ مِنْهُ وَ السَّلامُ. و در نسخه ابن ابی الحدید دو جمله اخیر چنین است: فَاِنْ اَقْعَدُ فَفِی غَیْرَ حَرَجٍ وَ اِنْ اَخْرُجُ فَاِلی ما لابُدَّ لی مِنَ الاِزدِیادِ مِنهُ.

 

[58]. ابن اثیر. و ابن منظور و دیگران نوشته‌اند: نعثل مرد احمق را گویند. و گفته‌اند نعثل مردی بود یهودی در مدینه و عثمان را تشبیه به او نموده‌اند.