آقای شیخ محمد نصرتآبادی و آقای نوبختی شما اگر میخواهید به روحیات مسلمین صدر اول آشنا شوید، اگر میخواهید میزان عقل آن مردم را بسنجید، اگر میخواهید مقدار فهم آن جمیعت را به دست آورید، اگر میخواهید به عقبماندگی آن افراد مطلع شوید، اگر میخواهید بیتمدنی اجتماع آن زمان را برآوُرد کنید، اگر میخواهید به پایه بیدانشی و بی علمی ابناء آن عصر آگاهی پیدا کنید، اگر میخواهید رذل پروری آن گروه را مشاهده نمایید، اگر میخواهید نااصلی و بیریشهگی رجال آن قبایل برایتان واضح شود، ببینید که آن ملّت چه کسی را برای خودشان خلیفه قرار دادند.
آن ملت به جای آنکه با عالمترین اهل زمان بیعت کنند، تا جمیع مشکلات علمی را برای آنان حل کند، به جای آنکه با شریفترین مردم در حَسَب و نَسَب بیعت کنند، تا به آبرومندی آنان اضافه شود، به جای آنکه با فقیهترین مردم بیعت کنند تا جمیع احکام دینیّه را از اصول و فروع به آنان بیاموزد و به جای آنکه با شجاعترین مردم بیعت کنند تا هر دشمن خون خواری را از آنان دفع کند (که او همان علی بن ابیطالب(ع) باشد).
با کسی بیعت کردند که خداوند متعال در کتاب کریمش آنان را لعنت کرده [221] با کسی بیعت کردند که پیغمبر(ص) آنان را لعنت نموده، با عثمانی بیعت کردند که بوزینه وار بر منبر رسول الله(ص) بالا رفته [222] با مردانی بیعت کردند که پیغمبر(ص) او را وزغ (قوزک) خوانده است. [223]
تاریخ را بخوانید سپس بر بدبختی آن مردم و خودتان خون بگریید.
بابویهی: چون آقای نوبختی این گفتار را از من شنید، رو کرد به آقای شیخ محمد نصرت آبادی و فگت آقای نصرتآبادی مگر خلفاء ما علم و دانش نداشتهاند؟ و احکام دینیّه را برای مردم بیان نمیکردند؟ که آقای بابویهی با این سخنان حقارتآمیز آنان را یاد میکند؟