بابویهی: آقای نوبختی من ناچارم در اینجا مقدمهای را برای شما بیان کنم که در واقع یک قانون کلی و یک قاعده جا معی است که میتوان به توسط آن قاعده، مشکلهای بسیاری را در باب فضائلگویی حلّ نمود، در این مقدمه دو موضوع بیان میشود به این شرح:
موضوع اول: فضیلت سرائی «ستودن و مدح کردن» به سه بخش تقسیم میشود: یک قسم از آن، در درجه اعلاء واقع است، قسم دومش متوسط، و قسم سوّم پایینترین مرتبه را داراست.
موضوع دوم: صاحبان فضیلت و اشخاصی که دارای مقامی هستند نیز به سه دسته تقسیم میشوند: بعضی از ایشان در مرتبه اعلای از فضیلت میباشند، و بعضی دیگر رتبه متوسطی را دارا هستند و عدهای از آنان پایینترین مقام از فضیلت را در بردارند.
آقای نوبختی برای توضیح این دو موضوع بالا مثالی میآورم تا به آنها روشن شوید و ضمناً فضائل گویی و تفاوت گذاری میان اشخاص را یاد بگیرید:
مثلاً برخی از افراد دانشمند، در علم ریاضیّات به جایی رسیدهاند که به تمام مسائل آن احاطه پیدا کرده، به اضافه آنکه در این علم دارای نظر شدهاند، یعنی میتوانند صحیح و ناصحیح هر مسألهای از این علم را بفهمند و نیز فروعاتی به این علم افزودهاند که اختصاص به خودشان دارد، و از دیگران تعلیم نگرفتهاند.
البته این گونه ریاضیدانان مرتبه اعلای از فضیلت را دارا میباشند، و هر چه در این باره ایشان را مدح و ثنا کنند به جا است و خلاف نگفتهاند.
و بعضی از این دانشمندان به جمیع مسائل و احکام ریاضیات مسلّط هستند، و میتوانند این علم را تدریس و تعلیم کنند لیکن به مقام نظر نرسیده، و از خود در این علم رأی و نظر خاصی ندارند.
البته این گونه دانشمندان رتبه متوسط از این فضیلت را دارا هستند، در نتیجه نبایستی طوری آنان را ستایش کرد که از حدّ متوسط خارج شود و به مرتبه اعلا برسد، بلکه مدح و ثنای ایشان باید طبق فضیلتشان در حدّ وسط قرار گیرد.
و گروهی از این دانشمندان رتبه پایین و نازلی را دارا میباشند، یعنی نیروی علمی ایشان در حدّی نیست که به تمام مسائل و احکام آن تسلّط پیدا کرده و یا بتوانند به طور سهولت آن را تدریس کنند بلکه اطلاعات آنان از این علم فقط به اندازه ایست که هرگاه نیازی به مسألهای از مسائل این علم پیدا کنند، توانایی آن را دارند که به کتب این علم مراجعه نمایند و نیاز خود را برطرف کنند، بدون آن که صحیح و ناصحیح آن را تشخیص دهند.
البته این گونه دانشمندان را نیز نبایستی چندان ستایش نمود که از حدّ فضیلتشان تجاوز کند، و به رتبه متوسطین و یا مافوق ایشان برسد.
آقای نوبختی به همین مقام ریاضیدانی قیاس کنید تمام مقامهای دیگر را از قبیل طبّ، فقه، اصول، حکمت، میکانیکی و سایر علوم.
در نتیجه بر هر انسان عاقلی لازم است که هنگام ستایش و فضیلت سرائیِ اشخاص، این دو موضوع یاد شده را فراموش نکنند، یعنی بایستی اولاً حدود فضائل افراد دانشمدن را در نظر بگیرند، و رتبه علمی آنان را شناسایی نمایند، سپس طِبق قابلیت و لیاقتشان مدیحهسرایی کنند، ولی اگر به طور گزاف زبان به فضیلت اشخاص باز کنند، یا در حدّ افراط و زیادهروی و یا در حدّ تفریط و تقصیر واقع خواهند شد.
آقای نوبختی این قاعده جامعی که به عرضتان رساندم، قانونی است کلّی که در نزد عقلاء بشر اصیل و دارای مبنایی مستحکم میباشد.