بابویهی: روز شنبه 26 ذیحجه برابر با 16 مهرماه سال جاری بود که آقای نصرتآبادی و آقای نوبختی وارد شده اظهار داشتند که آقای حمیدی منتظر شما هستند پس من به اتفاق ایشان حرکت کرده و رفتیم، چون نزدیک خانه ایشان رسیدیم، دیدم شخصی روحانی به سنّ شصت سال تقریباً به حال انتظار درب منزل ایستاده، نزدیک رفتیم پس از سلام و معانقه ما را به داخل خانه برده و پذیرایی گرمی نمود پس از ساعتی من رو به آقای حمیدی کردم و جریان داستان آقای نصرتآبادی را یادآوری نمودم، ایشان با حالت تبسّم سرِ خود را به زیر افکندند، من از حضورشان درخواست کردم که سبب تشیّع خود را مشروحاً برای ما بیان فرمایند:
مُعظّم له شروع کردند به شرح دادن سرگذشت خود و فرمودند: به اضافه مطالبی که آقای نصرتآبادی به عرضتان رساندند، امورات دیگریست که باعث شیعه شدن اینجانب گردیده که قسمتی از آنها را برایتان نقل میکنم:
من «حمیدی» برای تحصیل علوم دینیّه از وطنم هجرت کرده، و به مشهد آمدم و مشغول درس و بحث شدم تا آنکه به علوم عربیّت آشنا شدم و در این خلال به مطالعات تاریخی پرداختم و چون تفحّص و تجسّس نمودم، دیدم این مذاهب چهارگانه ما مذهبهایی هستند که در قرن دوّم هجری پدید آمدهاند و در صدر اسلام نامی از آنها نبوده و از پیغمبر(ص) حدیثی درباره آنها وارد نشده است از اینجا فهمیدم که این مذاهب مستحدثند، و دست جعل آنها را به وجود آورده است.
و پس از مطالعات بیشتری برخورد به مسائلی نمودم که میان امامهای این مذاهب در آنها اختلاف شدیدیست به تفصیلی که به عرضتان میرسانم:
مثلاً امام شافعی میگوید: لمس کردن زن اجنبی سبب وضؤ میشود، ولی ابوحنیفه خلاف آن را فتوا میدهد.
امام مالک میگوید: اگر لمس از روی شهوت باشد باعث وضو و گرنه وضو واجب نیست.
امام شافعی میگوید: دختری که از زنا متولد شده ازدواج با او جایز است ولی آن سه مذهب دیگر آن را جایز نمیدانند.
ابوحنیفه میگوید: چنانچه از بدن انسان خون خارج شود هر چند بسیار کم باشد باید وضو بگیرد و آن سه مذهب دیگر میگویند وضو واجب نیست.
ابوحنیفه میگوید: وضو گرفتن با نبیذ (که آب خرما، آب کشمش، آب عسل، آب جو و آب گندم باشد) جایز است و همچنین با شیری که مخلوط به آب شده باشد، ولی مذهب سه گانه دیگر آن را جایز نمیدانند.
امام مالک: خوردن گوشت سگ را حلال میداند و سه مذهب دیگر آن را حرام میدانند.
امام شافعی: خوردن گوشت کفتار و جرّی (که یک نوع ماهی بیفلس است) و گوشت روباه را حلال میداند و ابوحنیفه آنها را حرام میداند.
امام شافعی خوردن خارپشت را جایز میداند و مذاهب دیگر آن را تجویز نمیکنند.
امام شافعی درباره مذهب خویش کتابی تالیف کرده و میان مسلمین عراق و حجاز و یمن و شام منتشر کرده و پس از چندی به مصر رفته و با مغاربه معاشرت نموده و از آنها مطالبی گرفته در نتیجه از مذهب پیشین خود برگشته و مذهب جدیدی در پیش گرفته و کتابی در این باره تالیف نمود، نامش را «المذهب الجدید» گذارد.
جناب آقای بابویهی فقه این گروه چهارگانه از ابتداء تا انتهایش به همین منوال است که نمونه از آنها را به عرضتان رساندم.
جناب آقای بابویهی محدّثین ما اهل تسنّن احادیثی در کتابهای معتبر خود نقل کردهاند که با هیچ یک از موازین شرعیّه و با هیچ قانون عقلی موافقت ندارد و با این وصف آن کتابها را صحاح نامیده و حدیثهای آنها را صحیح میدانند، و مولف صحیح بخاری در ابتدای جلد اول این کتابش مینویسد: «و ما وضعت فیه حدیثاً الاّ اغتسلت و صلیت رکعتین» من پیش از هر حدیثی که در این کتاب بنویسم غسل کردم و دو رکعت نماز به جا آوردم. آقای بابویهی من تعدادی از آن احادیث را نسخهبرداری کردهام ولی ترجمه آنها را میخوام تا آقای نوبختی هم استفاده کنند و آدرس کامل آنها را به عرضتان میرسانم که اگر خواستید به مدرک آنها مراجعه کنید: