روز افتتاح مجلس روز سهشنبه هفتم ماه ذیقعده برابر با بیست و پنجم مردادماه سال نامبرده بود که در مجلس حضور به هم رساندیم و پس از صرف چای و میوه، به طرح مسائل مربوطه پرداختیم:
نخست اینجانب «محمد بابویهی» در پرسش پیشقدم شدم، به آقای نوبختی گفتم: مذاهب مختلفه اسلامی بسیار است و مشهورترین میان آنها پنج مذهب است: حنبلی، شافعی، مالکی، حنفی و مذهب جعفری. جنابعالی از چه روی مذهب حنفی را از میان آنها اختیار نمودهاید؟
نوبختی: آقای بابویهی من قبول دارم که در میان مسلمانان مذهبهای مختلفهای وجود دارد من از اول حنفی مذهب بودهام. در خانوادهای متولد شدهام که مذهبشان اینچنین بوده، نه آنکه از پیش خود و از روی دلخواهی آن را مذهب خویش قرار داده باشم، همانند اکثر ملل که دین و مذهبشان اینگونه است، یعنی دین شان دین خانوادگی و دین تقلیدی میباشد نه تحقیقی.
بابویهی: آقای نوبختی شما پس از آنکه تحصیل دانش نمودید و از ادیان و مذاهب جهانی اندک اطلاعی پیدا کردید، آیا درباره مذهب خودتان هیچ تحقیق و بررسی ننمودید؟ حقانیّت و یا برخلاف بودن آن را کنجکاوی نکردید؟
نوبختی: آقای بابویهی، هر طایفه و هر قوم و قبیلهای برای خودشان عقیده و مذهبی دارند و آن را محترم میشمارند و از آن دفاع میکنند و در مقابل آن ایستادگی مینمایند و به لوازم و قوانین آن عمل میکنند، روش عقلاء جهان تاکنون اینچنین بوده است،
باضافه آن که در میان افراد هر مذهبی اشخاص دانشمندی هستند و ممکن نیست اینگونه افراد، روش ناشایسته و کیش خلافی را پیروی کنند، بنابراین به نظر من تحقیق و بررسی درباره حقانیّت مذهب امر لازمی نیست.
بابویهی: آقای نوبختی، بودن علماء و دانشمندانی در میان افراد هر مذهبی دلیل نمیشود بر آن که آن مذهب حق است و واقعیت دارد، وگرنه بایستی گفت که تمام مذاهب و ادیان جهان دارای واقعیّت هستند و پیروان همه آنها بر حق و در راه هدایت میباشند ضالّ و گمراهی در عالم وجود ندارد، به جهت آنکه هر قوم و ملتی دانشمندانی از سنخ خودشان دارند که از آنان پیروی میکنند.
نوبختی: آقای بابویهی آیا اگر ما همه ادیان و ملل را دارای واقعیت بدانیم و جمیع گروندگان آنها را برحق بدانیم خطا کردهایم؟ آیا عقلاء جهان ما را درباره این عقیده محکوم میکنند؟
بابویهی: آقای نوبختی بدانید اصولاً جمیع مسلمین جهان معتقدند که دین حق آن است که بهواسطه وحی از جانب خداوند متعال تأسیس شده باشد و نیز این سلسه معتقدند هر مذهب و دینی که بشر از پیش خود جعل کرده باشد از درجه اعتبار ساقط و قابل پذیرش نیست و گروندگان به آنها را محکوم به کفر و شرک میکنند.