و نیز درباره شرح این صفت (و اجتماعهم علی انه لم یرد علی رسول الله ص) چنین میگویند:
39. ثمّ اجمعواانـّه لم يرد على رسول اللهصلى الله عليه و آله و سلم كلمة قطّ، و لم يكعّ عن موضع بعثه، و كان يخدمه في اسفاره و يملا رواياه و قربه، و يضرب خباءه، و يقوم على راسه بالسيف حتّى يامره بالقعود و الانصراف، و لقد بعث غير واحد في استعذاب ماء من الجحفة، و غلظ عليهم الماء فانصرفوا و لم ياتوا بشيء، ثمّتوجّه هو بالراوية، فاتاه بماء مثل الزلال و استقبله ارواح، فاعلم بذلك رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم، فقال: ذلك جبرئيل في الف، و ميكائيل في الف، و يتلوهاسرافيل في الف فی الف، فقال السید الشاعر
ذاک الّذی سلّم فی لیلة | علیه میکال و جبریل |
میکال فی الف و جبریل فی | الف و یتلوهم سرافیل |
یعنی (یکی دیگر از صفات آن حضرت آنست که متّفقاً مسلمین گفتهاند که هیچ گاه امیرالمؤمنین(ع) کلمهای ردّ بر پیغمبر(ص) نگفته است و به هر جایی که او را میفرستاد از آن مکان ترسان نبود، و همواره در سفرها خدمت او را مینمود و با مشکها برای او آب میآورد، و خیمهاش را سرپا میکرد، و با شمشیر خود بالای سر آن حضرت میایستاد تا آنکه او را امر به نشستن و یا امر به رفتن مینمود.
(پیامبر(ص) افراد بسیاری را برای آوردن آب گوارا به جانب حُجفه میفرستاد، آب برایشان طغیان مینمود و برمیگشتند بدون آنکه آبی بیاورند، سپس امیرالمؤمنین با مشک بزرگی متوجّه حُجفه شده و آب زلال گوارایی میآورد، و در این هنگام ارواحی به استقبال او آمدند، و چون جریان را به پیغمبر(ص) عرضه داشت، فرمود آنها جبرئیل و میکاییل بودند هر کدام با هزار فرشته، و در این باره سید اسماعیل حمیری دو بیت شعر بالا را در مدح امیرالمؤمنین(ع) بسُرود.
بابویهی: آقای نصرتآبادی آنچه ابن دأب در اینجا نقل کرده است فهرستی هم از خدمات امیرالمؤمنین علیه السلام به حساب نمیآید زیرا زحمات و خدمات آن حضرت به پیغمبر(ص) و به دین اسلام بیش از آنست که کسی بتواند آنها را آمارگیری کند.
و اگر متتبّع و پژوهشگری با نظر انصاف به تاریخ مراجعه نماید (و از اولین روز بعثت پیغمبر(ص) تا رحلت حضرتش و از این روز تا شهادت خود امیرالمؤمنین(ع) قدمهایی که در راه پیشرفت اسلام برداشته، و فداکاریهایی که نموده و از خطرات بیشماری که رسول الله(ص) را تهدید مینموده جلوگیری کرده، و خود و اهل بیت طاهرینش را به جهت حراست و حفاظت دین اسلام در مخاطرات انداخته، و به همین منظور مهمّ از حق مسلّم منصوص خود (که وصایت باشد در گذشته و بیست و پنج سال در خانه نشسته و آنچه در این باره است تحت مطالعه دقیق قرار دهد، البته البته به طور قطع و حتم حکم میکند به اینکه جمیع مسلمین از صدر اول تا پایان جهان رهین منت او هستند و بر سر خوان نعمت او نشستهاند و دین اسلامی که از آن برخوردار میباشند به طفیل زحمات آن وجود مقدس نصیبشان گردیده، که اگر امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام نمیبود و آن آتشهای فتنه را خاموش نمیکرد، قطعاً در همان روزهای اوّل اعداء دین وجود اقدس رسول الله صل الله علیه و آله را به قتل رسانیده و دین اسلام و هر کسی که به آن گرویده بود ریشه کن کرده و به دست نیستی میسپردند.
احکم الله صنعة الّدین منه | بفتی الحمت یداه سداها |
شیخ محمد نصرتآبادی: آقای بابویهی راستی مطلب دقیقی را مطرح کردید ولی استدعا دارم که اگر زحمتتان نیست آن را مشروحاض بیان کنید تا با دلیل و برهان همراه باشد.
بابویهی: آقای نصرتآبادی من از شما انتظار نداشتم که در اینجا از من دلیل بخواهید؟ مگر روشنایی خورشید احتیاج به دلیل دارد و چیزی که اظهر من الشمس است نیاز به برهان دارد.
آقای نصرتآبادی مگر نظرتان نیست در اولین روز مبعث پیغمبر(ص) که عشیره و طایفه خود را احضار کرد و آنها را دعوت به اسلام نمود و سپس از آنان درخواست کرده و فرمود: کدام یک از شماها در تبلیغ رسالت به من کمک میکنید تا آنکه برادر و وصیّ من باشید؟ و جمیع آنان ساکت شدند و نپذیرفتند، ولی علی بن ابیطالب(ع) ـ که جوانی کم سن بود ـ این امر مهمی که از کوه سنگینتر بود از جان و دل قبول کرد، و در برابر تمام ناگواریهایش استقامت نمود. [407]
آقای نصرتآبادی مگر در جنگ خندق «الاحزاب» عمرو بن عبدوّدی که در نیرومندی برابر با هزار سوار بود، و فقط جدّیتش این بود که پیغمبر(ص) را بُکشد، و اَحَدی جرأت مبارزه با او را نداشت، آیا جز علی بن ابیطالب چه کسی شرّ او را به خودش برگردانید، و او را به قتل رسانید و اسلام و مسلمین را از خطر او نجات داد؟ [408]
آقای نصرتآبادی مگر موضوع اجتماع مشرکین را در «دار الندوه» فراموش کردید که آخر الامر منتهی به هجرت پیغمبر گردید و هدفشان فقط کشتن رسول الله(ص) بود و بس و امیرالمؤمنین(ع) مواسا ة کرده و خودش را در خطر عظیمی واقع نمود که به جای آن حضرت(ص) در بستر او بخوابید تا رسول الله(ص) به سلامت جان در بُرد. [409]
آقای نصرتآبادی در «شعب ابیطالب» که مدت سه سال پیغمبر(ص) با جمیع آل هاشم (جز ابولهب محاصره کفار قریش قرار گرفته بود، مگر از یادتان رفته است؟ که امیرالمؤمنین(ع) در بسیاری از شبها به جای آن حضرت میخوابید و از آن وجود اقدس حفاظت میکرد، تا آنکه خداوند آنان را نجات داد. [410]
آقای نصرتآبادی در جنگ «اُحد» که مسلمین فرار کردند و پیغمبر(ص) را در میان لشکر دشمن تنها گذاردند، آیا جز علی بن ابیطالب(ع) چه کسی بود که پروانهوار به دور آن حضرت میگردید و خطر کفّار را از او دفع میکرد، تا آنجایی که هشتاد (و به قولی نود زخم بر تن شریفش وارد گردید؟ [411] تا آن که ملائکه ندای «لا سیف الاّ ذوالفقار و لا فتی الاّ علی» را در دادند.
ذاک یوم جبرئیل انشد فیه | مدحاً ذوالعُلی له انشاها |
لا فتی فی الوجود الاّ علیٌّ | ذاک شخص بمثله الله باها |
آقای نصرتآبادی آیا فتح خیبر و آن قلعههای هفت گانه محکم و مستحکم یهود و کشتن دلاوری چون «مرحب» خیبری را چه کسی جز امیرالمؤمنین به عُهده گرفت و یهود را ریشه کن کرده و آنها را قلع و قمع نمود؟ [412]
آقای نصرتآبادی این گفتار بالا نمونهای از جانفشانیها و قطرهای از دریای فداکاریهای امیرالمؤمنین علیه السلام بوده و همین مقدار از فهرست وقایع که به عرضتان رساندم برای هدفی که این جانب و جناب عالی داشتیم کفایت میکند.
آقای نصرتآبادی این حدیثی که سنّی و شیعه نقل کردهاند: «قال رسول الله(ص) علیٌّ منی بمنزلة رأسی من بدنی» یعنی (ع)لی نسبت به من مانند سر است نسبت به بدن اشاره به همین معنائیست که در فوق بیان شد، بفهم اگر از اهل اشارهای.