صفحه اصلی   ارتباط با ما

Top of Box
Login ورود کاربران
کلمه کاربری

رمز عبور


Bottom of Box
Top of Box
Statistics آمار بازدیدکنندگان کاربران آنلاین : 22
بازدید های امروز : 2,701
بازدید های دیروز : 1,705
کل بازدید ها : 45,775,759
بازدید از این صفحه : 7418
پر بازدید ترین روز : 1392/2/23
بیشترین بازدید : 41593
بیشترین کاربر آنلاین : 623
Bottom of Box
Top of Box
با قرار دادن لینـک و لـوگـوی ما در وب سـایت یا وبـلاگتان جـهت معرفی و تـشویق بـازدیـدکنندگان به بازدید از این سایت از اجـر معنوی آن بهره مند شوید
Logo of Monazere.ir
Bottom of Box
برای اضافه کردن این صفحه به لیست , ابتدا باید با کلمه کاربری و رمز عبور خود وارد سایت شوید

برنامه نویسی اختصاصی
هاست 50 مگابایت
یک دامنه ir
ریسپانسیو
قابلیت ارتقا


در پیرامون وصیّ دوازدهم حضرت مهدی علیه السلام و ولادت و ظهور او

وصیّ دوازدهم پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم: محمد بن الحسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب علیهم السلام است

تولد آن حضرت ـ بنابر مشهور ـ در شب 15 شعبان سنه 255 – 256 در شهر سامرّا در اوائل حکومت «المعتمد علی الله» و یا در اواخر حکومت «المهتدی بالله» عباسی بوده

نام و کنیه شریف او همان نام و کنیه رسول الله می‌باشد: ابو القاسم محمّد.

القاب شریفه او: مهدیّ، خاتم، منتظر، حجه و صاحب است.

پدر بزرگوارش حضرت امام حسن عسکری علیه السلام در سنّ بیست و نه سالگی رحلت نموده، و در آن وقت حضرت مهدی علیه السلام چهار و یا پنج ساله بوده که به مقام امامت رسیده و از اول عمر خویش تاکنون در غیبت به سر می‌برد.

و پس از رحلت پدر گرامش که به منصب امامت رسید نوّاب و وکلاء خاصّی از علماء برای خود انتخابفرمود که یکی پس از دیگری بین او و بین شیعیان واسطه بودند و احکام و وظائف را به آنان می‌رساندند به این ترتیب:

1. عثمان بن سعید عمروی؛ 2. پسر او محمد بن عثمان؛ 3. ابوالقاسم حسین بن روح؛ 4. شیخ ابوالحسن علی بن محمد سَمُری (رضوان الله علیهم).

مدتی را که این چهار نایب وکالت می‌کردند قریب به هفتاد و چهار سال بوده است و این مدت را غیبت صُغرای آن حضرت می‌نامند، و نزدیک 48 سال از آن، مدّت صفارت عثمان بن سعید و پسرش محمد بن عثمان بوده و نزدیک به 26 سال از آن، مدت سفارت حسین بن روح و علی بن محمد سَمُری بوده است.

و بعد از گذشتن ایام سفارت این نواب اربعه، نایب خاصّ دیگری برای خود تعیین ننمود، بلکه غیبت کُبری پیش آمده، و مردم را درباره تکالیفشان ارجاع داد به علماء و فقهاء شیعه، چنان‌که فرموده: و امّا الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا فانّهم حجتی علیکم و انا حجه الله علیهم.

قبور این نواب اربعه در بغداد مزار شیعیان و دوستان می‌باشد.

احادیث و روایات درباره حضرت مهدی علیه السلام در کتب اهل تسنن زیاده از آنست که در یک مجلد قطور بگنجد، و تالیفاتی که تاکنون در احوالات آن حضرت نوشته شده است از حدّ احصاء و شمارش خارج می‌باشد.

و من قطره‌ای از دریای آن احادیثی که در کتب عامّه مربوط به حضرتش روایت کرده‌اند (به عنوان تیمّن و تبرّک و برای آن‌که خواننده‌ای نگوید: چرا برای این گفتراش دلیلی نیاورده)، در این‌جا ذکر می‌کنم:

حافظ سلیمان قندوزی حنفی (متوفای 1294 هـ) هفده باب از کتاب خود «ینابیع الحکمه» را اختصاص به حضرت مهدی(ع) داده و احادیث مختلفه‌ای از پیغمبر(ص) و اصحاب و تابعین و علمائشان در آن جا نقل کرده است و اینک من یک حدیث از باب 79 آن را در این‌جا می‌اورم: (الباب التاسع و السبعون) ص 449.

فی ذکر ولادة القائم المهدی علیه السلام............

و فی فصل الخطاب السید الشیخ الکامل العالم العامل خواجه محمد پارسا اسبق خلفاء بهاء الدین محمد الملقّب بشاه نقشبند قدس الله سرّهما و افاض علینا فتوحهما و برکاتهما: و من ائمة اهل البیت الطیبین ابو محمد الحسن العسکری، ولد سنة احدی و ثلثین و مأتین یوم الجمعة السادس من ربیع الاوّل و دفن بجنب ابیه و کانت مدة بقاء الحسن العسکری بعد ابیه رضی الله عنهما ست سنین، و لم یخلف ولداً غیر ابی القاسم محمد المنتظر المسمی بالقائم و الحجة و المهدی و صاحب الزمان و خاتم الائمة الاثنا عشر عند الامامیّة،

و کان مولد المنتظر لیلة النصف من شعبان سنة خمس و خمسین و مأتین امّه ام ولد یقال لها نرجس. توفی ابوه و هو ابن خمس سنین فاختفی الی الان.

و ابو محمد الحسن العسکری ولده محمد المنتظر المهدی رضی الله عنهما معلوم عند خاصة اصحابه و ثقات اهله،

و یروی ان حکیمة بنت ابی جعفر محمد الجواد التقی کانت عمة ابی محمد الحسن العسکری تحبه و تدّعو له و تتضرع الی الله تعالی ان یری ولده فاما کانت لیلة النصف من شعبان سنة خمس و خمسین و مأتین دخلت حکیمه عند الحسن العسکری فقال لها یا عمة کونی اللیله عندنا لامر فاقامت، فلما کان وقت الفجر اضطربت نرجس فقامت الیها حکیمة فوضعت نرجس المولود المبارک، فلما رأته حکیمة اتت به ابا محمد الحسن العسکری رضی الله عنهم، و هو مختون فاخذه و مسح بیده علی ظهره و عینیه و ادخل لسانه فی فیه، و اذن فی اذنه الیمنی و اقام فی الاخری، ثم قال یا عمّة اذهبی به الی امه فدهبت به ورددته الی امه، قالت حکیمة ثم جئت من بیتی الی ابی محمد الحسن فاذا المولود بین یدیه فی ثیاب صفر و علیه من البهاء و النور اخذ بمجامع قلبی، فقلت یا سیدی هل عندک من علم فی هذا المولود المبارک؟

فقال یا عمّة هذا المنتظر الذی بشرنا به، قالت حکیمة فخررت لله ساجدة شکراً علی ذلک ثم کنت اتردد الی ابی محمّد الحسن فلا اری المولود، فقلت یا مولای ما فعل سیدنا و منتظرنا؟ قال استودعناه الله الذی استودعته ام موسی علیهما السلام ابنها،

و قالوا اتاه الله تبارک و تعالی الحکمة و فصل الخطاب فی طفولیته و جعله آیة للعالمین کما قال تعالی یا یحیی خذ الکتاب بقوة و آتیناه الحکم صبیّاً و قال تعالی: و قالوا کیف نکلّم من کان فی المهد صبیّا قال انی عبدالله اتانی الکتاب و جعلنی نبیّا.

و طول الله تبارک و تعالی عمره کما طول عمر الخضر علیه السلام. انتهی فصل الخطاب.

در حدیث فوق اموری بیان شده است به این ترتیب:

1. امام حسن عسکری علیه السلام در سال 231 هجری روز جمعه 6 ربیع الاول متولد گشته و مدفن او جنب پدرش (حضرت هادی امام علی النقی در سامرّا) می‌باشد، و پس از رحلت والدش 6 سال در قید حیات بوده است.

2. (و حضرت عسکری علیه السلام) فرزندی نداشته است جز حضرت مهدی علیه السلام.

3. (کنیه این مولود) ابوالقاسم (نام شریفش) محمّد (القابش) المنتظر، القائم، الحجّه، المهدی، صاحب الزمان، و خاتم الائمه دوازده گانه نزد فرقه امامیّه.

4. تولّد (امام) منتظر شب نیمه شعبان سال 255 هـ مادر  (مکرمه) او نرجس نام داشته، و هنگامی که پدرش رحلت نمود او در سنّ پنج سالگی بوده و تا به حال از نظرها پنهان، و در نزد اصحاب خاص خود و موثّقین از اهلش پیدا است.

5. حکیمه خاتون دختر (حضرت امام) محمد جواد عمّه امام عسکری که همواره دعا می‌کرد و از خداوند درخواست فرزند برای آن حضرت می‌نمود، در شب نیمه شعبان سنه 255 وارد خانه او گردید حضرت فرمود ای عمّه امشب نزد ما بمان برای امری که واقع خواهد شد، او هم اطاعت کرد، هنگام طلوع فجر نرجس خاتون را حالت اضطراب عارض شده، حکیمه خاتون نزد او رفت که ناگاه وضع حمل نمود و آن مولود مبارک (حضرت مهدی) به دنیا آمد حکیمه خاتون او را نزد پدر آورد در حالی که ختنه شده بود حضرت او را بگرفت و دستی بر پشت و برد و چشم او بکشید و زبانش را در دهان او گذارد و اذان به گوش راست و اقامه بر گوش چپش بگفت پس فرمود ای عمّه او را نزد مادرش ببر،

6. حکیمه خاتون می‌گوید: من همواره در خانه برادر زاده‌ام رفت و آمد می‌کردم، دیدم آن مولود پیش روی اوست در حالی که لباس زردی در بردارد و چنان نور از او ساطع بود که دلباخته شدم و به آن حضرت عرض کردم ای مولای من آیا درباره این مولود چه اطلاعی در دست داری؟ فرمود ای عمّه این همان مُنتظَریست که به ما خانواده بشارت او داده شده حکیمه خاتون برای شکرانه این نعمت به سجده افتاده و سپس می‌گوید: روزی به خانه برادرزاده‌ام رفتم و ان مولود را ندیدم، عرض کردم ای مولای من فرزندت کجاست؟ فرمود: ما او را به خدایی سپردیم همان طوری که ما در موسی علیه السلام فرزند خود را به او سپرد.

7. خداوند به این مولود در سن طفولیت حکمت و فصل الخطاب عطا فرموده: هم چنان‌که به حضرت یحیی علیه السلام در سنّ کودکی علم و حکمت داده است و همان طوری که در حال صباوت به عیسی علیه السلام نبوت عطا فرموده است.

8. مانند حضرت خضر علیه السلام عمر حضرت مهدی(ع) را طولانی قرار داده است.