الواثبین بظلم آل محمّد | و محمد ملقی بلاتکفین |
و القائلین لفاطمه آذیتنا | فی طول نوح دائم و حنین |
و القاطعین اراکة کیما تقیل | بظلم اوراق لهم و غصون |
و مجمعی حطب علی البیت الّذی | لم یجتمع لولاه شمل الدّین |
و الهاجمین علی البتول ببیتها | و المسقطین لها اعز جنین |
القائدین اما مهم بنجاده | و الطهر تدعو خلفه برنین |
خلّوا ابن ع مّی اولا کشف فی الدعاء | رأسی و اشکو للاله شجونی |
ما کان ناقة صالح و فصیلها | بالفضل عندالله الاّ دونی |
ورنت الی القبر الشریف بمقلة | عبری و قلب مکمد محزون |
قالت و اطفا رالمصاب بقلبها | غوثاه قلّ علی العداة مع ینی |
ابتاه هذا السامری و عجله | تبعا و مال الناس عن هارون |
ایّ الرزایا اتقی بتجلّدی | هو فی النوائب مذحییت قرینی |
فقدی ابی امّ غصب بعلی حقّه | ام کسر ضلعی ام سقوط جنینی |
ام اخذهم ارثی و فاضل نحلتی | ام جهلهم حقی و قد عرفونی |
قهروا یتیمیک الحسین و صنوه | و سئلتهم حقی و قد نهرونی |
و یکی دیگر از اخبار مغیبات پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم آنست که از اجل خود خبر داده چنانکه از مبدء وحی نقل فرموده: انه قد دنی اجلک و مدتک و انا مستقدمک علی ما لابد منه الخ و این اطلاع از قرب وفات خویش نیز به وقوع پیوست و پس از مراجعت به مدینه از حجة الوداع بعد از دو ماه و اندی 28 صفر سنه 11 هجری دار فانی را وداع نموده و رحلت کرد، که این خود یکی از دلائل نبوت و معجزهای از معجزات حضرتش بوده و یکی از شواهد صدق خطبه شریفه میباشد.