33. و نیز درباره شرح این صفت «ترک الوهن و الاستکانة» چنین میگویند:
انه انصرفمن احد و به ثمانون جراحة، يدخل الفتائل من موضع و يخرج من موضع، فدخل عليه رسول اللهصلىالله عليه و آله و سلم عائدا، و هو مثل المضغة على نطع، فلمّا رآه رسول اللهصلىالله عليه و آله و سلم بكى فقال له: انّ رجلا يصيبه هذا في الله لحقّ على الله انيفعل به و يفعل، فقالمجيبا له و بكى: بابي انت و امّي، الحمد الله الذي لم يرني و لّيت عنك و لا فررت، بابي و امّيكيف حرمت الشهادة؟ قالانّها من و رائك ان شاء الله. قال: فقال رسول اللهصلى الله عليه و آله و سلم: انّ ابا سفيانقد ارسل موعدة بيننا و بينهم حمراء الاسد، فقال بابي انت و امّي و اللهلو حملت على ايدي الرجال ما تخلّفت عنك، قال: فنزل القران «وَكَأَینَ مِنْ نَبِی قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّیونَ كَثِیرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِی سَبِیلِ اللهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا وَاللهُ یحِبُّ الصَّابِرِینَ»آل عمران: 146 و نزلت الاية فيه قبلها«وَمَا كَانَ لِنَفْس أَن تَمُوتَ إِلاَّ بِإِذْنِ اللهِ كِتَابَاً مُؤَجَّلاً وَمَن یرِدْ ثَوابَ الدُّنْیا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَن یرِدْ ثَوَابَ الآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْهَا وَسَنَجْزِی الشَّاكِرِینَ» آل عمران: 145.
یعنی (یکی دیگر از صفات آن حضرت آنست که هیچ گاه «درباره وظائف» سستی نمینمود و «نسبت به پیشآمدها» جزع و زاری نمیکرد.
(ابن دأب میگوید:
وقتی امیرالمؤمنین(ع از جنگ اُحُد برگشت هشتاد زخم بر بدنش وارد شده به طوری که هرگاه فتیلهای داخل زخمی مینمودند (تا آن را درمان کنند از طرف دیگران خارج میشد، در این هنگام رسول الله صل الله علیه و آله برای عیادتش آمدند در حالی که آن حضرت مانند گوشت کوبیدهای بود که روی پوستی نهاده شده است، و چون پیغمبر(ص او را بدید گریست و فرمود: مردی که این گونه در راه خدا مصیبت به او برسد سزاوار است که خداوند به او تلافی کند، و خواهد نمود، امیرالمؤمنین(ع در جواب پیغمبر(ص عرض کرد پدر و مادرم فدایت حمد میکنم خدای را که مرا در حالی ندید از تو روی گردان باشم و فرار کنم.
(باز عرض کرد پدر و مادرم فدایت چگونه شد که من از شهادت محروم گشتم؟ حضرت در جواب او فرمود: شهادت را در پشت سرادری (یعنی در آینده ترا شهید خواهند کرد [401]
(ابن دأب میگوید پیمبر(ص به او فرمود ابوسفیان درباره جنگ «حمراء الاسد» قاصدی فرستاده، علی بن ابیطالب(ع در جواب عرض کرد پدر و مادرم فدایت اگر (وضع حالم طوری باشد که باید مرا روی دست ببرند، من مخالفت شما را نخواهم کرد،
سپس آیات فوق در شأن امیرالمومنین(ع نازل گردید.
شیخ محمد نصرتآبادی: آقای بابویهی راستی این استقامت و پایداری امیرالمؤمنین علیه السلام منحصر به خود آن حضرت است که با این همه ضربات و زخمها باز این گونه جانفشانی کند و در برابر رسول الله(ص تسلیم باشد و اظهار فداکاری نماید.
بابویهی: آقای نصرتآبادی گفتار جنابعالی صد در صد صحیح است، و این رفتار علی بن ابیطالب علیه السلام با پیغمبر صل الله علیه و آله، همان مواساتی است که جبرئیل(ع در همین جنگ به آن حضرت عرض نمود: یا محمد هذه و الله المواساة و در همینجا منادی از آسمان ندا داد:
لاسیف الاّ ذوالفقار و لا فتی الاّ علیّ. و اگر یادتان باشد مشروح این جنگ را در مبحث روز 3 شنبه 26 ذیحجّه برابر با 12 مهر به عرضتان رساندم.
ذاک یوم جبرئیل انشد فیه | مدحاً ذو العلی له انشاها |
لا فتی فی الوجود الاّ علیٌّ | ذاک شخص بمثله الله باها |
ما حوی الخافقان انس و جنّ | قصبات السبق التی قدحواها |
لاترم وصفه ففیه معان | لم یصفها الاّ الذی سوّاها |
34. و نیز درباره شرح این صفت «ترک الشکایة فی الم الجراحة» چنین میگویند:
شكت المرأتان اللتان كانتا تتصدّيان معالجة الجرحى في الغزوات الى رسول اللهصلى الله عليه وآله وسلم مايلقى، وقالتا: يا رسولالله قد خشينا عليه ممّا تدخل الفتائل في موضع الجراحات من موضع الى موضع، وكتمانهما يجد من الالم، قال: فعُدّ ما به من اثر الجراحات عند خروجه من الدنيا، فكانت الفجراحة، من قرنه الى قدمه صلوات الله عليه .
یعنی (یکی دیگر از صفات آن حضرت آنست که هیچ گاه از درد زخم شکایت نمینمود،
(ابن دأب می گوید دو زن جرّاحه (که مجروحین و زخمداران جگ را مرهم کاری میکردند که یکی از ایشان به نام نسیبه بود به پیغمبر(ص شکایت کردند از زخمهای او، گفتند: یا رسول الله ما بر علی بن ابیطالب میترسیم از اینکه فتیلههای زخم او از سوراخی به سوراخ دیگر میرود و با این وصف دردهای خود را پنهان میکند (و اظهار ناراحتی نمینماید،
(ابن دأب میگوید هنگامی که امیرالمؤمنین علیه السلام شهید گردید بدن او را جستجو کردند دیدند هزار اثر زخم در سراپای او موجود است.
بابویهی: آقای نصرتآبادی شما در این موضوع شک نیاورید، زیرا (همان طوری که در مبحث روز یک شنبه 19 ذیقعده برابر با 6 شهریور گفته شد تعداد جنگهای پیغمبر(ص «از غزوه و سریّه» هفتاد جنگ بوده، و در اکثر آنها علی بن ابیطالب علیه السلام شرکت داشتهاند، به اضافه آن سه جنگی که در عصر خود آن حضرت رخ داده و البته کسی که این گونه فدکاری کند باید موضعی از مواضع بدن او جای سالم نداشته باشد.