بابویهی: روز چهارشنبه 22 ذیقعده برابر با 9 شهریور سال جا ری بود که مجلس بحث مجدداً تشکیل شد و آقایان وارد شدند و پس از اداء رسومات متعارفه، نخست آقای شیخ محمد نصرتآبادی روی به اینجانب کرده گفتند: آقای بابویهی دیروز که ما از خدمت شما مرخص شدیم، آقای نوبختی به من گفت: آقای بابویهی تاریخچه مذاهب ما اهل تسنّن را ریشهیابی نمودند و هویّت آنها را تا اندازهای برای ما روشن کردند، خوب است که ما هم از آقای بابویهی درخواست کنیم تا مبدأ پیدایش مذهب تشیّع را نیز برای ما تفصیل داده و آن را توضیح دهند که چگونه ایشان به آن مذهب گرویدهاند، و دلیل و برهان ایشان بر حقانیت آن مذهب چیست؟ زیرا ممکن است مذهب تشیع هم مانند مذاهب ما اصالت نداشته و برهانی از قرآن کریم و سنّت معتبره پیغمبر(ص) بازوگیر آن نباشد.
بابویهی: آقای نصرتآبادی از توجه آقای نوبختی به این نکته بسیار خرسند شدم و از شما هم متشکرم که درخواست ایشان را به اینجانب اعلام نمودید، من در خدمت شما هستم ولی تحقیق و بررسی کامل این موضوع وقت بسیاری را لازم دارد و چنانچه مباحث ما ادامه پیدا کند در خلال آن مباحث برای شما شرح خواهم داد لیکن آنقدر بدانید که مذهب تشیع «جعفری» مذهب ساختگی نیست مذهب تشیع را دست سیاست و استعمار سرکار نیاورده است بلکه برعکسِِ سایر مذاهب، آیات بسیاری از قرآن کریم و احادیث معتبره نبوی (از طرف شیعه و سنی) ما را به این طریق امر فرمودهاند، از عصر حیات پیغمبر(ص) تاکنون این صراط مستقیم ادامه داشته و تا قیامت دین حق خدایی برقرار خواهد بود دست هیچ طاغوت و جباری توانایی آن را ندارد که آن را ریشهکن کند و هر دستی که بر علیه آن دراز شده خداوند آن را قطع نموده است چنانکه در قرآن کریم است: «يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ» [97] آقای نصرتآبادی و آقای نوبختی این چند جمله را فهرستوار در نظر داشته باشید تا انشاء الله تعالی در جای متناسب این بحث را بهطور مشروح برای شما بیان کنم، اینک برگردیم به دنباله بحث پیشین خودمان:
بابویهی: آقای نصرتآبادی و آقای نوبختی من اگر بخواهم اشکال (پیشین) شما را ریشه کن کنم و شما را از آن نگرانیهایی که گرفتار آنها شدهاید نجات دهم، بایستی موضوع خلافت و جانشینی پیغمبر(ص) را مطرح کنیم و آن را بهطور کامل تحقیق و بررسی نماییم، اکنون اگر جنابعالی و آقای نوبختی به من اجازه میدهید وارد این موضوع بشویم و آن را ریشهیابی کنیم و گرنه اینجانب همینجا به عرایضم خاتمه میدهم و شما را به خدا میسپارم و به سوی وطن مراجعت میکنم.
چون گفتارم به اینجا منتهی شد دیدم آقای نوبختی روی کردند به آقای شیخ محمد نصرتآبادی و گفتند: شما نظرتان در این باره چیست؟ زیرا گفتارهای این آقای بابویهی مرا در مذهبم متزلزل کرده و میترسم اگر ایشان در مبحث خلافت وارد شوند، ما را به کلی از مذاهب تسنّن جدا نمایند و مذهب آباء و اجدادی ما را از دستمان بگیرند.