شیخ محمد نصرتآبادی: آقای بابویهی من از شما متشکرم که مشکل مرا حلّ کردید و جواب پرسش اینجانب را نیکو ادا نمودید، ولی بسیار جای تأسف و تأثّر است که یک چنین افرادی (به نام دانشمند) در میان مسلمین پیدا شدند و به جای جذب قلوب و به جای ایجاد اتّحاد و به جای حفظ وحدت کلمه و به جای همدردی با مسلمانان جهان و به جای تألیفاتی که سایر ملل را مجذوب دین اسلام کنند و به جای تخلّق به اخلاق حسنه که اجانب را فریفته خود نمایند، و به جای آن که حقایق قرآنی را از راه تبلیغات و مصنّفات خود به اطراف و جوانب شرق و غرب برسانند و به جای آن که عظمت و رفعت دین را به جهانیان بنمایانند و به جای ......
برعکس به واسطه سیاه کردن اوراق و نشر منویّات شومشان نفاقی را که در صدر اسلام سرگرفته بود توسعه داده و تفرقهای ایجاد کردند که آخر الامر مسلمین را به هفتاد و سه فرقه منشعب نموده و عنادی در بین این امت به وجود آوردند که منتهی به خونریزیها و فتنههای ناهنجار خانمانسوزی گردید.
بابویهی: آقای نصرتآبادی من به این گفتار شما اضافه میکنم: جهان تسنن باید دیده خود را باز کند و از خواب غفلت بیدار شود و به خود بیاید که اگر موجودیّت خودشان را بررسی نمایند، خواهند دید که این چپاولگران مزدور و قطّاعان طریق، تمام سرمایه ایشان را به غارت بردهاند و جز بدنامی و آبروریزی چیز دیگری به جای نگذاشتهاند.
زیرا این کتبی که آشوبگران و فتنهانگیزان اهل تسنن با قلمهای مسموم خود تألیف کردهاند و اتّهامات بیکرانی را به شیعه منتسب نمودهاند حسّ کنجکاوی و تجسّس محققین ملل را به حرکت درمیآورد و چون عصر عصر علم و عصر نور است، نقّادان و پژوهشگران جهان، این اختلاف میان دو فرقه را پیجویی خواهند نمود و خواهی ناخواه کتب شیعه را تحت مطالعه درمیآورند و اثری از افتراها و بهتانهای ابن تیمیّهها و قصیمیها در آن مؤلفّات نمییابند، در نتیجه مظلومیت شیعه را عیاناً مشاهده میکنند و متقابلاً به عناد و دشمنی مخالفین آنان پی خواهند بُرد، نتیجتاً حقانیت شیعه برایشان ثابت میشود و به بطلان اهل تسنن اعتراف خواهند نمود.
لیکن باید دانست که جامعه تسنّن در این مورد تغافل و تجاهل میورزد و تمام این جنایات را نادیده میگیرد و آنها را مسکوتٌ عنه میگذارد، زیرا میدانند که اقدام در این امر همانند کاویدن به مزبله است که رایحه کریهه آن متصاعد شده و به مشام بیخبران نیز میرسد و در نتیجه به منفوریت خودشان افزوده میگردد. چنانکه همین موضوع عدّهای از بیدار دلان را وادار به جستجو کرده و آخر الامر به واقع دست یافته و به نفاق زعمائ مذهبی خود پی بردند ودر نت یجه مستبصر شده و به مذهب حق پیوستند. تاریخ را بخوانید سپس قضاوت کنید.
«وَلاَ تَتَّبِعُوا أَهْوَاءَ قَوْم قَدْ ضَلُّوا مِن قَبْلُ وَأَضَلُّوا كَثِیراً وَضَلُّوا عَن سَوَاءِ السَّبِیلِ» المائده: 77.
بابویهی: آقای نصرتآبادی و آقای نوبختی بحث امروزمان طولانی شد و در همین جا آن را خاتمه میدهیم و بقیه مطالب را روز آینده به عرضتان میرسانم، آقایان پذیرفتند و جلسه را تعطیل گردید.