یکی دیگر از خلافهای عثمان آنست که دویست هزار درهم از مال مسلمین را به عمویش ابوسفیان داد، در آن روزی که صد هزار درهم به مروان بن حَکَم داده بوده هنگامی که دخترش «ام ابان» را به زناشویی او درآورده بود.
آن روزی که عثمان این خلاف از او سر زد و یک چنین اموال بیکران مسلمانان را به عمو و پسرعمویش مروان بخشید، زید بن اَرقم کلیددار بیت المال مسلمین بود، و چون این عمل را از عثمان بدید، نزد او آمد و کلید بیت را جلو او گذارد و شروع به گریه کرد،
عثمان از روی غضب به او گفت: آیا گریه میکنی برای آنکه من در این کارم صله رحم کردهام؟ زید در جواب او گفت: من گمان میکردم که تو در زمان رسول الله(ص) انفاق کردهای و اینک این اموال بیت المال را به جای آنچه داده بودهای برداشتهای، ولی اکنون که از این بخششها باخبر شدم، من دیگر کلیدداری بیت المال را نمیکنم، زیرا اگر صد درهم به مروان میدادی او لیاقت آن را نداشت، و برای او زیاد بود، عثمان از این گفتار زید ناراحت شد و به او گفت کلید را واگذار من کس دیگری را برای کلید داری انتخاب خواهم نمود.
بابوییهی: آقای نصرتآبادی و آقای نوبختی شما ببینید که این اعمال عثمان چگونه مُنکَر بودنش مسلّم و آشکارا بوده که مسلمامنان همزمانش او را مورد اهانت قرار میدادند و از کردارش بیزاری میجستند. دلیل گفتار بالا جملاتی است که ذیلاً به عرضتان میرسانم:
ابن ابی الحدید معتزلی در شرح نهج البلاغه جلد 1 صفحه 67 مینویسد:
و اعطى ابا سفيان بن حرب مأتي الف من بيت المال في اليوم الذى امر فيه لمروان بن الحكم بمأة الف من بيت المال وقد كان زوجه ابنته ام ابان فجاء زيد بن ارقم صاحب بيت المال بالمفاتيح فوضعها بين يدى عثمان وبكى فقال عثمان: اتبكى ان وصلت رحمى قال: لا ولكن ابكى لانى اظنك انك اخذت هذا المال عوضا عما كنت انفقته في سبيل الله في حياة رسول الله صلى الله عليه وآله، والله لو اعطيت مروان مأة درهم لكان كثيرا، فقال الق المفاتيح يا بن ارقم فانا سنجد غيرك.