صفحه اصلی   ارتباط با ما

Top of Box
Login ورود کاربران
کلمه کاربری

رمز عبور


Bottom of Box
Top of Box
Statistics آمار بازدیدکنندگان کاربران آنلاین : 31
بازدید های امروز : 9,626
بازدید های دیروز : 14,779
کل بازدید ها : 43,297,489
بازدید از این صفحه : 5041
پر بازدید ترین روز : 1392/2/23
بیشترین بازدید : 101023
بیشترین کاربر آنلاین : 623
Bottom of Box
Top of Box
با قرار دادن لینـک و لـوگـوی ما در وب سـایت یا وبـلاگتان جـهت معرفی و تـشویق بـازدیـدکنندگان به بازدید از این سایت از اجـر معنوی آن بهره مند شوید
Logo of Monazere.ir
Bottom of Box

برنامه نویسی اختصاصی
هاست 50 مگابایت
یک دامنه ir
ریسپانسیو
قابلیت ارتقا


جدیّت و پشت کارداری حضرت(ع)

26. قال قيل: فالصرامة؟ قال انصرف من حربه فعسكر في النخيلة، و انصرف الناس الى منازلهم و استاذنوه، فقالوا: يا امير المؤمنين، كلّت سيوفنا، و نصلت اسنّة رماحنا، فأذن لنا ننصرف فنعيد باحسن من عدّتنا، و اقام هو بالنخيلة، و قال: انّ صاحب الحرب الارق الذي لا يتوجّد من سهر ليله و ظمأ نهاره، ولا فقد نسائه و اولاده،

فلا الذي انصرف فعاد فرجع اليه، و لا الذي اقام فثبت معه في عسكره اقام، فلمّا راى ذلك دخل الكوفة، فصعد المنبر، فقال: لله انتم! ما انتم الا اسد الشرى في الدعة، و ثعالب روّاغة، ما انتم بركن يصال به، و لا زوافر عز يفتقر اليها، ايّها المجتمعة ابدانهم، و المختلِفة اهواؤهم، ما عزّت دعوة من دعاكم، ولا استراح قلب من قاساكم، مع ايّ امام بعدي تقاتلون، و ايّ دار بعد داركم تمتعون، فكان في اخر حربه اشد اسفا و غيظا، و قد خذله الناس.

یعنی (یکی دیگر از صفات آن حضرت) استبداد به رأی و پشت کار داشتن است؛ (ابن دأب) می‌گوید امیرالمؤمنین علیه السلام از جنگ (نهروان) برگشت و در نخیله (اسم موضعی است نزدیک کوفه) پیاده شدند، لشکریانش از او اجازه خواستند و گفتند یا امیرالمؤمنین شمشیرهای ما کند شده و نیزه‌های ما از کار افتاده است، به ما اذن بده تا برویم و با وسائل مجهّز برمی‌گردیم، ایشان رفتند و خود آن حضرت در نخلیه بماند، و می‌فرمود:

صاحب جنگ شب زنده‌دار آن کسی است که از بیداری شب و تشنگی روز و از فراق زن و فرزند اندوهگین نمی‌شود (ابن دأب می‌گوید):

نه آن افرادی که اجازه گرفته و رفته بودند، به جانب حضرت برگشتند، و نه آن کسانی که در نخیله مانده بودند برای جنگ آماده شدند، پس چون امیرالمؤمنین این وضع را از آن مردم بدید، داخل کوفه شده و بر منبر بالا رفت و فرمود:

به خدا قسم شما مردم شیرانی هستید ولی هنگام رفاه و آسایش و روباه‌های مکّار و حیله بازی می‌باشید، شماها رکنی نیستید که با آن بتوان در جنگ حمله کرد، و نه یارانی هستید که از آن‌ها همراهی درخواست شود، ای مردمانی که بدن‌هایتان گرد یک‌دیگر جمع است ولی افکار و رأی‌هایتان پراکنده و مختلف می‌باشد، دعوت کسی که شما را بخواند اجابت نمی‌شود، و کسی که درباره شما رنج و زحمت کشیده است دل او راحتی و آسایش نمی‌یابد؛

آیا شماها با کدام امام بعد از من جنگ خواهید کرد؟ و در جه جایی بعد از اینجا زندگی مرفّهی خواهید نمود؟ (سپس ابن دأب می‌گوید): امیرالمؤمنین در آخر جنگ‌هایش به واسطه یاری نکردن مردم، همواره اندوهگین و خشمناک بود.

بابویهی: آقای نصرت‌آبادی اگر نظرتان باشد در مبحث روز یکشنبه 16 محرّم که درباره جنگ صفیّن و نهروان بحث می‌کردیم، مشابه این خطبه فوق را در آن‌جا برایتان می‌خواندم، و این خطبه امیرالمؤمنین علیه السلام در این‌جا مربوط به همان نهروانی‌ها است که پس از مراجعت از جنگ نهروان برایشان خوانده است. و این خطبه را صاحب «البیان و التبیین» و تاریخ طبری نقل کرده‌اند.

شیخ محمد نصرت‌آبادی: آقای بابویهی خداوند به شما اجر جزیلی عنایت کند که ما را به این امور تاریخی و روایی آشنا می‌کنید و از حضورتان استدعا دارم که چون بحث امروزمان طولانی شده، در همین‌جا خاتمه دهید و تتمّه اوصاف را در روزهای آینده بیان نمایید.

بابویهی: آقای نصرت‌آبادی من در خدمت شما هستم و به عرایض امروزم خاتمه دادم و شما را به خدا می‌سپارم.