صفحه اصلی   ارتباط با ما

Top of Box
Login ورود کاربران
کلمه کاربری

رمز عبور


Bottom of Box
Top of Box
Statistics آمار بازدیدکنندگان کاربران آنلاین : 32
بازدید های امروز : 29,176
بازدید های دیروز : 36,928
کل بازدید ها : 42,984,258
بازدید از این صفحه : 6045
پر بازدید ترین روز : 1392/2/23
بیشترین بازدید : 101023
بیشترین کاربر آنلاین : 623
Bottom of Box
Top of Box
با قرار دادن لینـک و لـوگـوی ما در وب سـایت یا وبـلاگتان جـهت معرفی و تـشویق بـازدیـدکنندگان به بازدید از این سایت از اجـر معنوی آن بهره مند شوید
Logo of Monazere.ir
Bottom of Box
برای اضافه کردن این صفحه به لیست , ابتدا باید با کلمه کاربری و رمز عبور خود وارد سایت شوید

برنامه نویسی اختصاصی
هاست 50 مگابایت
یک دامنه ir
ریسپانسیو
قابلیت ارتقا


بنی امیه فاقد شخصیت اجتماعی است

شیخ محمد نصرت‌آبادی: آقای بابویهی آن طوری که ما تا به حال شنیده‌ایم، عرب به نسب خود خیلی اهمیت می‌دهد، حتی گفته‌اند که برخی از اقسام اسب‌های عربی نسب آن‌ها مضبوط می‌باشد، ولی این کردار ننگین بنی امیّه با آن‌چه ما درباره تحفّظ نسب شنیده‌ایم سازش ندارد، کدام یک از این دو موضوع صحیح و کدامین آن‌ها خلاف واقعست؟

بابویهی: آقای نصرت‌آبادی، همان طوری که شما فرمودید، موضوع نَسَب در میان عرب موضوع بسیار مهمّ و مورد عنایت و حفاظت ایشان بوده و هست، اشراف و بزرگان از عرب هیچ گاه تن در نمی‌دادند که فردی اجنبی داخل در نسب آنان گردد، هر چند آن شخص دارای امتیازات و فضائلی باشد، تا چه رسد به افراد بی‌آبرو و تهی از فضیلت.

چنان‌که بعضی از مورّخین نوشته‌اند مردی شجاع و رزمنده به نام «عنترة بن شداد عبسی» که خواست خود را داخل در نسب طایفه (بنوعبس) کند، چون مادرش کنیز بوده، به هیچ وجه او را نپذیرفتند و او را در نسب خود، راه ندادند.

لیکن این سلسله بنی امیّه چون قبیله‌ای منحطّ و از هیچ بدنامی و نکوهشی پروا و تحاشی نداشتند، کارشان به جایی رسید که اولادهای زنا و پدر نامعلوم را نسبت به خود می‌دادند، و داخل در نسب خویشتن می‌کردند (چنان‌که نمونه‌ای از آن‌ها را ضمن احوالات معاویه و دیگر از این سلسله به عرضتان می‌رسانم)

بنی امیه نه در زمان جاهلیت «قبل از اسلام» و نه در عصر اسلام هیچ موقعیّت اجتماعی نداشتند، و حیثیّتی که ایشان را آبرومند کند و نامشان را بالا برد دارا نبودند.

جدّ اعلای ایشان که «عبدالشمس» باشد با آن که از اولاد عبدمناف بوده، ولی این سلسله از اولاد عبد مناف شاخص در میان جامعه نبوده، ریاست و موقعیتی در میان قبایل عرب نداشتند.

مثلاً چندین منصب در بین قبیله‌های قریش بوده که مایه افتخار و مزید بر آبرومندی آنان بوده است، ولی هیچ‌کدام از آن منصب‌ها در اختیار اولادهای عبدالشّمس قرار نگرفت، بلکه قسمتی از آن مناصب به دست حضرت هاشم و اولادهای او، و قسمت دیگری از آن ها در اختیار عموزاده‌گانشان اولادهای عبدالدار بوده است، و آن مناصب قریش از این قرار است: 1. سقایت، 2. رفادت، 33. حجابت، 4. لواء و 5. ندوه [215]

 

[215]. معانی این پنج منصب این چنین است:

1.سقایت: تهیه کردن آب برای حُجاج را سقایت می‌گویند.

2.رفادت: در هر سال آن قدر غذا فراهم می‌کردند که همه حاجیان را کفایت می‌نمود و این عمل را رفادت می‌گفتند.

3.حجابت: کلیدداری خانه مکه و راه دادن حاجیان را به خانه‌های این شهر حجابت می‌نامیدند.

4.لواء: پرچم‌داری سران لشکر به طوری خاص، و این را «لواء نامیدند.

5.ندوه: «قُصیّ» که یکی از اجداد پیغمبر(ص) بود خانه‌ای را ترتیب داده که بزرگان قوم در آن‌جا اجتماع می‌کردند و در کارهای مهمّ با هم مشورت می‌کردند. آن خانه را «دارالندوه» می‌گفتند.